سرمربی تیم بسکتبال مس کرمان که همراه این تیم به پلی آف لیگ برتر صعود کرد، گفت: مسئولان هیئت شهرستان در شروع فصل میگفتند که شما یک برد هم در این فصل نمیآورید.
به گزارش ۳ ثانیه؛ محمد سیستانی این فصل برای اولین بار سرمربیگری لیگ برتر را با تیم مس کرمان تجربه کرد. کرمان با توجه به پیروزی مقابل چند تیم بالای جدولی در این فصل لقب شگفتی ساز لیگ را گرفته بود و فصل عادی را در جایگاه پنجم جدول رده بندی تمام کرد. سیستانی در مصاحبه با ۳ ثانیه درباره تجربهٔ مربیگری خود و شرایط این فصل کرمان توضیح داد:
من از دوران بازی شما و بعد از آن شناخت دارم؛ ولی ممکن است یاد یک سری از مخاطبان بسکتبال نیاید. کمی از دوران بازی خود و بعد از آن بگویید.سال ۲۰۰۴ وارد تیم ملی جوانان شدم و با مربیگری آقای شاهین طبع قهرمان آسیا شدیم. در اردوهای تیمهای ملی مختلف شرکت داشتم و همچنین بسکتبال خود را در ردهٔ باشگاهی با تیم صباباتری ادامه دادم که دو بار هم قهرمان باشگاههای آسیا شدیم.
مربیگری را از کی شروع کردید؟من فوق لیسانس تربیت بدنی از دانشگاه تهران هستم. زمانی که دانشجو بودیم، در دانشگاه میخواستند که کار مربیگری هم انجام دهم. بازی را آن زمان کنار گذاشته بودم. آقای مشحون کمیته استعدادیابی داشت و از من خواست که در سالن کشوری کار کنم. فکر میکنم سه سال با کمیته استعدادیابی فدراسیون کار میکردم و بچهها را تمرین میدادیم. بعد از آن با تیم دانشگاه تهران به طور جزئیتر شروع کردم و مربی دانشگاه تهران شده بودم.
چه شد که به چرخهٔ بستهٔ مربیان لیگ برتر وارد شدید؟ خیلیها اعتقاد دارند که مربی جدید خیلی سخت وارد لیگ برتر میشود و همان مربیان قبلی جا به جا میشوند؟خودم هم میگویم که شاید شانس کمک کرده است، چون خیلی سخت میتوان در لیگ برتر ایران مربیگری کرد. من چون بومی شهر کرمان هستم، از من خواستند که به این تیم کمک کنم. سال قبل از آن هم به عنوان کمک مربی در تیم رفسنجان بودم. آنجا هم نتایج خوبی گرفتیم و خیلی از نظر فنی کمک میکردم.
این فصل در جلسهٔ حضوری با مدیرعامل قطعی شده بود که به عنوان کمک مربی باشم. آقای حسین مهدوی سرمربی تیم گفت که نمیتوانم کار کنم. مشکل دیسک کمر داشت و فعالیت بدنی او باید کمتر میشد. او از مربیان قدیمی من بود و درخواست کرد که خودم سرمربی تیم شوم. آن زمان تقریبا تمام تیمهای لیگ برتر بازیکنان خود را گرفته بودند و مهلت زیادی تا پایان نقل و انتقالات نمانده بود.
یعنی تا این زمان بازیکن نگرفته بودید؟نه اصلا مربی مشخص نشده بود. اگر مثلا چهارشنبه سامانه بسته میشد، من روز دوشنبه به عنوان سرمربی معرفی شدم. فدراسیون هم در این مقطع خیلی کمک کرد. مهلت حدودا یک هفتهای برای جذب بازیکن به ما دادند. فوری در تهران و کرمان اردو گذاشتیم و از بازیکنان دعوت کردیم. بالاخره تیم را جمع کردیم. وقتی اینطوری شروع کردیم، آمادگی تیم دیرتر شکل گرفت و تا بازیکنان از نظر فنی و جسمانی با هم هماهنگ شوند و بسکتبال را به شکلی که میخواستیم بازی کنند، کمی طول کشید.
ما اگر یک ماه زودتر شروع میکردیم، در آن چهار بازی اول هم یقهٔ تیمها را بهتر میگرفتیم. آن چهار بازی را باختیم. خدا را شکر در ادامه بهتر بازی کردیم و رتبهٔ پنجم لیگ را هم گرفتیم.
بازیکنان بدی هم نگرفتید. این بازیکنان را چطور جذب کردید؟من شناخت قبلی از یک سری بازیکنان مثل افخمی داشتم. عرفان سلیمانی زمانی با تیم دانشگاه ما بازی میکرد. محسن مرادخانی و مهدی اسماعیلی را میشناختم؛ ولی بقیه بازیکنان را در تست انتخاب کردم.
چند بازیکن تستی بودند؟فکر میکنم که فقط مهدی اسماعیلی برای تمرین نیامد؛ وگرنه بقیه میآمدند. حتی محسن مرادخانی هم برای تست آمد. واقعا خیلی از آنها ممنونم و برایم عالی بازی کردند، ولی مثلا من شرایط بدنی محسن را نمیدانستم و خواهش کردم که سر تمرین بیاید و با هم توافق کردیم.
با این حساب فکر میکنم که عدد قراردادها هم نسبت به تیمهای دیگر خیلی کمتر باشد؟میتوانم به شما بگویم که اگر پدافند را در نظر نگیرید، قطعا جزو دو تیمی بودیم که کمترین هزینه را برای این فصل کردهاند.
این به سیاست باشگاه مربوط بود؟ چون مس کرمان حداقل در فوتبال میدانیم که تیم کم توانی نیست.همانطور که میدانید خیلی روی فوتبال مانور میدهند و به نسبت آن بودجهٔ بسکتبال را میبندند. سال گذشته تیم فوتبال در لیگ برتر بوده و خب بودجهٔ باشگاه خیلی بیشتر بود؛ ولی سال قبل به لیگ دسته یک فوتبال سقوط کردند و تقریبا بودجهٔ بسکتبال هم نصف بودجهٔ فصل قبل شد.
کل بودجه را میتوانید به ما بگویید؟کل بودجه با هزینهٔ سفر و همه چیز زیر هشت میلیارد تومان بود.
خب این ارزش کار شما را بیشتر هم میکند که در چنین شرایطی وارد شدید. خارجی شما هم به همین دلیل دیرتر وارد شد؟ما درخواست خارجی داشتیم، ولی موافقت نمیشد. دوستانی آنجا دارم که خیلی به من کمک میکنند. سوای بودجهٔ باشگاه، اسپانسری را پیدا کردیم و به ما کمک کرد که بازیکن خارجی بگیریم.
شنیدهها حاکی از این بود که با وجود نتایج خوب ظاهرا مشکلاتی وجود داشته است.کلا مس کرمان در دو سال گذشته پنج شش مدیرعامل عوض کرده و هر مدیرعامل یک سری بدهی گذاشته و رفته است. خب کار کردن سخت شده، مثلا ما برای پول دادن به بازیکنان همیشه مشکل داشتیم و همین الان ۵۰ درصد پول بازیکنان و ۳۰ درصد از مبلغ قرارداد ما پرداخت شده است. مدیریت جدید از زمانی که آمده، خیلی کمک کرده و کار راه افتاده است. امیدوارم با ادامه این روند با بچهها تسویه حساب کنند. واقعا مبلغ قرارداد بازیکنان خیلی کمتر از کاری بود که انجام داد.
به نظر ما رسانهها، کار رسانهای مس کرمان به نسبت اتفاقات داخل زمین خیلی آماتوری به نظر میرسید. حتی ظاهرا بعضی پستها را سرپرست تیم میگذاشت. ما وقتی بودجه نداشتیم، نمیتوانستیم ۱۲ بازیکن به دلیل کمبود بودجه داشته باشیم و بعد با کورین هنری ۱۲ نفره شدیم. تعدادی بازیکن نوجوان در تمرینات اضافه میکردیم. این بحث بودجه در کادر هم اتفاق افتاد و در بخش رسانه نتوانستیم کسی را جذب کنیم. همه چیز به دلیل کمبود بودجه اتفاق افتاد.
در کل چه از بیرون و داخل هیچ کسی باور نمیکرد که کرمان نتیجه بگیرد. حتی مسئولان هیئت شهرستان بعد از بازیهای اول میگفتند که شما یک برد هم نمیآورید. تماشاگری هم که میآمد روز اول مخالفانی بین آنها داشتیم. آنها به ما میگفتند که کاری به بودجهٔ شما نداریم و نتیجه میخواهیم. به همین دلیل علیه ما شعار میدادند. وقتی بردهای ما شروع شد، دهان همه بسته شد و آدمهای غیر بسکتبالی هم در داخل شهر در مورد تیم و نتایج آن حرف میزدند. شاید کمتر کسی باور میکرد که این نتایج را بگیریم.
شما شگفتی ساز لیگ بودید. به اعتقاد خیلیها از جمله خود من، اگر پروسهای برای انتخاب بهترین مربی فصل بود، شما باید انتخاب میشدید.شما لطف دارید.
این با توجه به بضاعت هر تیم، عملکرد فنی و نتایج مشخص است. از جهت فنی چطور مقابل تیمهای قدرتمند قرار میگرفتید؟ فقط چند بازی مس پخش زنده داشت؛ ولی آمار را که میدیدم، استارترها و زمان بازی بازیکنان شما تغییر میکرد.واقعیتش فلسفهٔ مربیگری من بر این مبناست که خودم را داخل زمین تصور میکنم که مثلا الان پیکاند رول را باید چه کار کنم یا اگر من را دبل تیم میکنند، بقیه بازیکنها چه کار میکنند؟ از روز اول خیلی در زمینهٔ آسیب دیدگی لطمه خوردیم، ولی من با همه بازیکنان یکی رفتار کردم. نفر اول تا دوازدهم تیم را به یک چشم دیدم و به آنها اعتقاد داشتم، مثلا اگر بازیکنی شوت ضعیفتری داشته، اما ضدحمله قویتر یا سرعت بیشتری دارد، باید از آن ویژگی استفاده کنم. از طرفی ما امتیازآور برتر که نداشتیم و امتیازات بین بازیکنان پخش میشد. این کار را برای تیمهای مقابل سخت میکرد.
این را به بچهها فهمانده بودم که اگر پنج نفر را به عنوان بازیکن اصلی انتخاب میکنم، شرایط مسابقه است. همه بازیکنان مثل برادر پشت هم بودند و هر کسی جای نفر قبلی به زمین میرفت، خوب بازی میکرد. همه وظایف خود را در هر بازی میدانستند. واقعا هم کار سخت بود. خود بازیکنها هم میخواستند و آقای اسماعیلی به عنوان کاپیتان تیم خیلی کمک کرد. از او ممنونم که بچهها را در مشکلات حمایت میکرد.
د
قیقا یک روز افخمی ۲۰ امتیاز میآورد یا محسن مرادخانی روز خیلی خوبش بود و مهدی اسماعیلی با این سن خیلی خوب کار میکرد. این کار را برای تیمهای مقابل سخت میکرد. اگر یک شاخصه را مثلا از دفاع، ضدحمله یا حمله بخواهید مطرح کنید، کدام را انتخاب میکنید؟من فکر میکنم که گردش توپ بین همه خیلی مهم بود، مثلا اگر بازی نشسته انجام میدادیم، توپ بین همه میچرخید تا بالاخره به نتیجه برسد.
یک بار دیگر دوست دارم به شما تبریک بگویم، چون لذت بخش بود که یک تیم شهرستانی چنین نتایجی میگیرد، ولی به انتهای فصل عادی برسیم که شما به عنوان مربی تیم ملی سه نفره انتخاب شدید.من نزدیک دو سال بود که با کمیته سه نفره کار میکردم. خودم هم دلم نمیآمد که تیم سه نفره را تنها بگذارم. به هر حال فدراسیون روی من هزینه و سرمایه گذاری کرده بود. چند مسابقهٔ بین المللی سه نفره رفته و در اردوهای داخلی تمرین گذاشته بودم. فدراسیون از من خواست که به تیم سه نفره هم کمک کنم و کنار این تیم باشم.
تمرکز شما از روی مس در این بازه زمانی برداشته شد. مهرام در طرف دیگر با تمرکز تمرین میکرد. اینکه دو سه هفته درگیر تیم سه نفره بودید، تمرکز شما را از سری مقابل مهرام و آنالیز این تیم نگرفت؟حقیقتش چرا، قبل از عید که بازیها به خاطر تعطیلات عید و مسابقات سه نفره تعطیل شد، ما ده روز به تیم استراحت دادیم. یک هفته آخر که نزدیک مسابقات هم بود، من یک کمک مربی خیلی خوب دارم که با ایشان برنامه ریزی کردیم. قطعا فکر میکنم که نبودم بیتاثیر نیست؛ ولی خب حضور در تیم ملی هم افتخاری است و نمیخواستم به این تیم لطمه بزنم.
ما بازیهای خیلی خوبی هم مقابل مهرام انجام دادیم. فکر میکنم که بیشتر از نظر نفرات کم آوردیم. یک روز در میان بازی بود و مصدوم داشتیم. در بازی آخر مقابل مهرام در کرمان، بینی بنی اسدی شکسته بود، زانوی عبدالوند آسیب دیده و بازی نمیکرد، ابراهیمی با توجه به تب و لرز شدید بازی نمیکرد و همسترینگ کورین هنری کش آمده و بازی نمیکرد.
جدای از بحث نفرات فکر میکنید که اگر خودتان سر تمرین بودید، تیمتان چه تغییری میکرد؟ خودتان را میدیدید که مهرام را در دور اول پلی آف شکست دهید.فکر کنم که میشد. به هر حال حضور من در تمرینات بیتاثیر نیست، ولی خب باید این بحث مدیریت میشد.
این را بگویم که جزو طرفداران شما هستم و دوست داشتم که شما را در تیمهای ملی ببینم؛ ولی خب ما آقای لوکا را در تیم سه نفره داشتیم. به نظر میرسید که او نفر اصلی و تصمیم گیرنده در تیم سه نفره است و برای اینکه جو با آوردن یک مربی ایرانی مدیریت شود، محمد سیستانی را آوردند. اینطور بود یا نه؟خب تمرکز لوکا کاملا روی بسکتبال سه نفره است و اصلا پنج نفره کار نمیکند. او به هر حال تجربهٔ بیشتری نسبت به من و خانم علی دارد و خیلی جاها تمرینات را مدیریت کرد. هر چند کلا کار گروهی بود. تمرکز لوکا بیشتر بود؛ اما من شناخت بیشتری از بازیکنان داشتم و با این بازیکنان کار کرده بودم. قبل از اینکه به ایران بیاید، ما همه بازیکنان را با هم چک کرده بودیم و لیستی چهل پنجاه نفره داشتیم. روز آخری که آمدیم، او به من میگفت که هیچوقت فکر نمیکردم که در بسکتبال سه نفره انقدر کار گروهی تاثیرگذار باشد.
در مورد آن تورنمنت سه نفره کاپ آسیا هم میگویید؟ از اول انتظار داشتید که به فینال برسید؟ما در جلسهای که اینجا با آقای داوری داشتیم، قول مقام داده بودیم. خب سطح بازیها خیلی بالا بود. تمام بازیکنان آنجا را آنالیز کردیم. قبل از هر مسابقه به بازیکنان آگاهی میدادیم. روز آخر سه جلسه آنالیز داشتیم و به بازیکنان نشان دادیم که بازیکنان حریف چه کار میکنند.
در مورد خود بسکتبال سه نفره این بحث وجود دارد که بازیکنان پنج نفره باید بازی کنند یا به بازیکنان تخصصی فرصت دهیم. نگاه شما چیست؟فکر میکنم که واقعا باید در آن بخش سرمایه گذاری شود. لیگی داشته باشد که بازیکنان سه نفره را ساپورت کند. تیم استرالیا که قهرمان مسابقات شد، هر چهار بازیکن آن در لیگ پنج نفرهٔ استرالیا بازی میکردند و مثل ما ده پانزده روز قبل از مسابقات تمرین سه نفره داشتند. من به بازیکنان سه نفره احترام میگذارم؛ اما بازیکنان سه نفره همیشه این آمادگی را دارند؟ همچنین بازیکن پنج نفره حاضر است که بخش پنج نفره را ول کند و تخصصی سه نفره بازی کند؟ من اعتقاد دارم که همیشه باید بهترینها را برد.
آیا شما در بخش مربیان به جدایی دو بخش پنج نفره و سه نفره اعتقاد دارید؟ و خودتان در سه نفره به کار ادامه میدهید؟در مورد خودم که به فدراسیون بستگی دارد. در این زمینه هم مثل همین بازیکنان است. اگر شرایطش را داشته باشم که از نظر امکانات و مالی تامین شوم، شاید سه نفره را انتخاب کنم. هر چند چون خودم بازی کردهام، هنوز بسکتبال پنج نفره برایم جذابیت دارد. به هر حال از نظر تخصصی هنوز به جایی برای انتخاب نرسیدهام.
الان در تیم ملی جوانان هم مشغول هستید؟بله به تازگی به تیم جوانان هم اضافه شدهام.
چرا اعضای کادرفنی جوانان رسما معرفی نمیشوند؟ سرجان هم رسما معرفی نشده است.این را نمیدانم که چرا معرفی نشده است. فکر میکنم که هنوز هم کادر تکمیل نشده است. یک سری مسابقات داریم. بچهها باید به مسابقات دانش آموزی بروند. فکر میکنم که بعد از آن مسابقات همه چیز مشخص و شفاف شود.
در حال حاضر سرجان سرمربی و شما کمک هستید. دیگر چه کسانی هستند؟آقای محمدرضا قربانی هم کمک سرجان است و آقای امین الهی سرپرست تیم است.
تیم جوانان را در این مدت حضور چطور دیدید؟راستش زیاد نمیتوانم نظر بدهم. دو سه روز است که به این تیم اضافه شدهام، ولی از نظر فیزیکی خیلی خوب هستند. کاله کار خوبی روی این تیم انجام داده و دو سه سال برای آنها تمرین گذاشته است. مسابقات اصلی آنها قهرمانی جوانان آسیا در شهریور است و به نظرم بتوانند کار خوبی انجام دهند.
شما برای فصل آینده با تیم کرمان صحبت کردهاید؟نه هنوز برای سال آینده مشخص نشده است.
قطعا که شما را فصل بعد در لیگ برتر میبینید؟اگر بخواهند، بدمان نمیآید که کار کنیم.
مصاحبه از شهریار افشارها