وقتی شروع به تماشای بازیها کردم، همین ترن اورها اولین چیزی بود که توجهم را جلب کرد. ترن اور {کمتر} و ترنزیشن دفاع بخش مهمی از بازی است که ما باید بهبود ببخشیم. بحث مهم این است که چرا انقدر ترن اور زیاد است. فاکتورهای زیادی وجود دارد، باید برنامه داشته باشیم که از این ترن اورها دوری کنیم. فشار زیادی به بازیکنان وارد کردم که توپ را لو ندهند. به نظرم هر یک ترن اور به اندازهٔ شش امتیاز است.
به بازیکنانم میگویم که ان بیای تماشا نکنید. ان بیای یک نوع بازی متفاوت با بازیکنان متفاوت است، سایز بازیکنان، آمادگی جسمانی آنها و شرایطی که بازی را یاد گرفتهاند، کاملا متفاوت است. سعی کنید سبکی از بازی را ببینید که بیشتر به کاری که میتوانید انجام دهید، نزدیک است. درست است که همه میگویند ان بیای بهترین بسکتبال در سطح دنیاست؛ چون برای تماشاگران عالی است. شاید در ان بیای ۱۰۰ حمله در هر بازی انجام شود و یک ترن اور چیز خیلی مهمی نیست؛ اما جوری که ما، اروپا و بیشتر جاهای دنیا بازی میکنیم، کاملا فرق دارد و یک ترن اور خیلی مهم است.
بنابراین اولین چیز این است که بازیکنان یاد بگیرند از دست دادن یک توپ خیلی جدی است. شاید از آنها از ترس لو دادن توپ احتیاط کنند که پاس بدهند، ولی این یک پروسه است.
دومین مورد این است که بازیکنان خیلی دریبل میزنند و توپ زیاد دست آنهاست. به این شکل خیلی آسان است که توپ را از دست بدهند. من سعی میکنم که زمین را برای آنها بزرگتر در نظر بگیریم و فضاسازی بهتری داشته باشیم. فضاسازی و پاس مشکل بزرگ دیگری به جز ترن اور است.
من مسابقات زیادی را اینجا تماشا کردم، همچنین بعضی تورنمنتها با حضور بازیکنان جوان زیر ۱۶ سال و تیم ب را دیدم. ما میتوانیم بازیکنان قدبلند پیدا کنیم، بازیکنانی که شوت میکنند و دریبل میزنند؛ اما چیزی که به خصوص در بازیکنان جوان دیده نمیشود، بازیکنان خلق کننده، با توانایی پاس خوب و تصمیمات خوب است.
بازیکنان جوان لبران جیمز را میبینند. اگر لبران را میبینی که توپ را دانک میکند و میخواهی که شبیه او شوی، به احتمال خیلی زیاد مثل او نمیشوی. استف کری را میبینید که چطور توپ را شوت میکند و همه میخواهند که مثل او شوت بزنند، به احتمال زیاد مثل او شوت نخواهید زد. چیزی که میتوانی از استف کری یاد بگیری، این است که چطور بدون توپ حرکت میکند و شانس شوت زدن پیدا میکند.
ما نیاز داریم که بیشتر تیم محور باشیم تا بازیکن محور. ان بیای سوپراستار با سالنهای ۲۵ هزار نفری دارد تا درآمدزایی کنند و بتوانند این مسابقات گران را ساپورت کنند. بنابراین آنها به سوپراستار نیاز دارند. شرایط و فرهنگ کاملا متفاوت است. بنابراین همه چیز به نگاه ما بر میگردد. اگر دیدگاه خود را عوض کنیم، میتوانیم بازیکنان کاملتری داشته باشیم.
در زمینهٔ انتخاب بازیکن، اردوی اول خیلی مرتبط بود. نمیتوانم بگویم که شخصا همه بازیکنان را در آن اردو انتخاب کردم. البته که من بازیهای آسیایی و جهانی را دیده بودم، نظر شخصی با دیدن آن بازیها داشتم و کمیته فنی هم به من کمک کردند. با توجه به اینکه میخواهیم نسل را عوض کنیم و بازیکنان جوان بیشتری را وارد کنیم، بازیکنان را برای آن اردو انتخاب کردیم.
این دوره من شخصا انتخاب کردم، هر چند همیشه با اطرافیانم مشورت میکنم. اینجا بازیهای زیادی از لیگ را تماشا کردم.
موضوع مهم این است که بازیکن باید صد در صد سلامت باشد و شرایط بازی هم داشته باشد، یعنی اگر زمان زیادی برای تیم خود بازی نکند، این مشکل ایجاد میکند.
هاکان بازیکنان را میشناسد. این یک امتیاز است و نمیتوان تغییرش داد. ما رویکرد جدیدی را به تیم اضافه کردهایم؛ ولی او نقاط قوت و ضعف فردی بازیکنان ما را میشناسد و این برایش یک برتری است. همچنین نمیتوانم این واقعیت را تغییر دهم که بهنام به عنوان یک بازیکن مهم برای ما غایب است. این موضوعات را نمیتوان کنترل کرد، هر چند بازیکنان دیگری داریم.
همچنین قزاقستان بازیکنان با تجربهٔ زیادی دارد که در لیگهای قوی بازی میکنند. انتظار یک بازی سخت را داریم. فلسفه و دیدگاه من این است که وقتی وارد زمین میشویم، مهم نیست که مقابل سن آنتونیو اسپرز یا تیم دیگری بازی میکنیم، تلاشم این است که برنده شویم.
هدف بلندمدت من این است که به یک تیم برنده تبدیل شویم و تورنمنتها را ببریم. همزمان باید با واقعیتها روبرو شویم. واقعیت این است که ما بازیکنان جوانی داریم که با استعداد هستند؛ اما نیاز به تجربه دارند.
من اسمها را خوب به یاد نمیآورم. اگر او را ببینم، به یاد میآورم. ما باید فرایند تغییر نسل را انجام دهیم. بیشتر هم به اردوی اول توجه داشتیم که فرصتی برای کار کردن و دیدن بازیکنان بود. برنامهٔ ما این بود که بهنام یخچالی و محمد امینی را داشته باشیم.