بعد از کناره گیری بهنام یخچالی از تیم ملی، حرف و حدیثهایی درباره بهانه آوردن این بازیکن مطرح شد و این نگرانی را به وجود آورد که آیا در آینده زمانی که تیم ملی بسکتبال به ستارههای خود نیاز دارد، این بازیکنان از حضور در تیم ملی سر باز میزنند؟ یخچالی به ابهامات در این مورد پاسخ داد.
به گزارش ۳ ثانیه؛ تیم ملی بسکتبال ایران در سالهای اخیر به تدریج از ستارهها خالی شده و بازیکنان جوانتر به تیم ملی راه پیدا کرده اند. در این میان چند ستارهی باقیمانده برای نتیجه گیری اهمیت بیشتری پیدا کردهاند و غیبت آنها میتواند مشکلاتی را برای تیم ایجاد کند. بعد از کناره گیری بهنام یخچالی از کاپ آسیا، دلیل این موضوع را در صحبت کوتاهی از او جویا شدیم. یخچالی مشکلات شخصی مربوط به همسرش در آلمان را دلیل اصلی عنوان کرد؛ اما در روزهای بعد برخی رسانهها تاکید داشتند که او در چند دورهی اخیر برای حضور در تیم ملی بهانه آورده و برخی اهالی بسکتبال هم پشت سر گفتند که بهنام در تهران به سر میبرد.
شهریار افشارها با توجه به دغدغهی دور شدن ستارهها از تیم ملی به سراغ یخچالی رفت و از او درباره این موضوع سوال کرد.
بهنام تو مشکلی داری و در این موقعیت خاص نتوانستی در تیم ملی حاضر باشی. این یک چیز قابل درک است؛ ولی قطعا آدمها در این سالها مسائلی داشتهاند و تیم ملی هم خیلی مهم است. چقدر ماجرا سخت بوده که نمیشد مدیریت کرد و واقعا راهی برای حضور در تیم ملی وجود نداشت؟
به نظرم جوابش واقعا مشخص است. در رابطه با مشکلم اول بگویم که تکرار مکررات است و چند جا هم گفته ام. نمیخواهم آنقدر باز کنم؛ ولی به خاطر مشکلی که همسرم دارد، درگیر یک پروندهی پزشکی بودم. من باید پیش او میماندم. ما سعی کردیم که برای خانوادهی او یا مادر خودم ویزا بگیریم؛ ولی متاسفانه درگیر جنگ ۱۲ روزه شدیم و سفارتها تعطیل بود. ویزا هم نتوانستیم بگیریم. من خودم مجبورم که اینجا بمانم.
دغدغهی ما این است که نکند بابی برای این شود که هر بازیکن جوانی خصوصا اگر میداند که قرارداد گارانتی در اروپا دارد، سر تورنمنت ملی با کلیدواژهی «مشکل دارم» به تیم ملی نیاید و تیم ملی برای بازیکنان داخلی بماند که میخواهند خودشان را نشان دهند؛ اما کسی که خوب است و اعتبار دارد بگوید که من مشکل دارم و نیاید.
در رابطه با اینکه بازیکن جوان قرارداد ببندد و نیاید، جواب این مشخص است. یک ماه دیگر یوروبسکت است. خفن ترینهای دنیا مثل لوکا دانچیچ و نیکولا یوکیچ مگر نیاز مالی دارند یا مثلا قرارداد آنها گارانتی نیست که برای تیم ملی بازی میکنند؟ این را برای این میگویم که تورنمنتهای تیم ملی کاملا شرایطش با لیگ و قرارداد فرق میکند. این یک چیز دلی است و آدم با عشق و علاقه انجام میدهد. این تورنمنتها چهار سال یک بار برگزار میشود. تا وقتی چهار سال بعدی برسد، دل آدم لک میزند که بتواند در تورنمنتهای ملی بازی کند. واقعا قرارداد و این مسائل در این داستان دخیل نیست. خدا میداند که چقدر دوست دارم آنجا باشم. من عاشق فضای تورنمنت کاپ آسیا و رقابت با سایر تیمها هستم؛ ولی خب به نظرم خانواده خیلی مهمتر است. حتما انقدر شرایط مهم بوده که کنار همسرم بمانم.
من خودم از طریق همین تورنمنتها و تیم ملی توانستم لژیونر شوم. مگر میشود که بگویم قرارداد گارانتی دارم و حالا به تیم ملی نروم؟ مگر من در دوران ورزشی خود چند کاپ آسیا میتوانم بروم که حالا یکی را بگویم قرارداد دارم و نمیخواهم بیایم. به نظرم حتی گفتن این منطقی نیست. من مثال زدم که آنته تکومپو، دانچیچ و هزار بازیکن خیلی خوب دیگر که بازی میکنند، مگر قراردادشان گارانتی نیست؟ این بازیکنان عاشق این کارند. همه ما عاشق این کار هستیم. شرایط فراهم باشد اصلا بحث قرارداد در این موضوع دخیل نیست.
حرف تو برایم معتبر است؛ اما بعد از آن حرفهایی پشت هم میآید و ذهنیت اشتباه را دامن میزند. در ذهن هر آدمی میآید که تیم ملی که اوضاعش خوب نیست و رفتار مجموعهی فدراسیون با بازیکنانی که از جوانی سلامتی خود را برای تیم ملی گذاشتهاند رفتار درستی نبوده است. بهنام یخچالی مثلا از رفتاری که با محمد جمشیدی شده شاکی است، ارتباط خوبی با مربی ندارد و الان هم میداند که تیم ملی نتیجه نمیگیرد. حالا به همین دلیل بگوید که برای چه وقتم را بگذارم و بیایم؟ پس بهتر است که نیایم اعتبار خودم را خراب کنم و بعد هم انتقادی شود یا آسیب ببینم. یعنی این به ذهن آدمهای زیادی متبادر میشود.
رفتار فدراسیون که در این سه سال اصلا با من بد نبوده است. دلیلی هم ندارد که با من بد باشند. من همیشه سرم به کار خودم بوده و بدون حاشیه کار خودم را کردم. جوری نبوده که رفتارشان با من بد باشد. اگر با کسی این وسط بد رفتار شده باشد، دیگر زندگی بقیه آدم هاست. من شخصا هیچ رفتار بدی ندیدم. در رابطه با اینکه تیم نتیجه نمیگیرد، چه کسی واقعا میداند که تیم نتیجه میگیرد یا نه؟ من خودم از این حرفها ناراحتم، چرا تیم نتواند نتیجه بگیرد؟ چه کسی دورهی قبل فکرش را میکرد که لبنان به فینال برود. البته لبنان چهار سال پیش را میگویم، الان خیلی بهتر شده است. تیم ملی ایران هم حالا تیم جوانی است. همه میدانند که تیم جوان کمی زمان بر است که اعتماد به نفس بگیرند؛ ولی خب مربی خیلی خوبی آمده است. من الان بازیهای دوستانه را میبینم، اصلا جدا از نتیجه، تیم با سبک جدیدی بازی میکند. توپ را میچرخانند و توپ پخش میشود. در دفاع هم کار با ثباتی انجام میدهند. به نظرم اصلا این حرف درستی نیست که تیم نتیجه نمیگیرد. چه کسی واقعا این را میداند؟ هنوز خیلی به کاپ آسیا مانده است.
تو آدم ثابت شدهای هستی و زحمت زیادی برای تیم ملی کشیدی؛ ولی شاید مثلا برداشت بازیکن جوان دیگری حالا این باشد که من قراردادم را در اروپا بستهام و بعد از این میتوانم از زیر کار تیم ملی در بروم. اگر جام جهانی و ایونت خوبی برای خودم بود، میروم، الان هم میپیچانم. بسکتبال ما ظرف بزرگی ندارد که اگر بهنام، امینی و فلاح نباشند، هیچ اشکالی نداشته باشد. بضاعت بسکتبال ما را که میبینی، واقعا در ذهنم نیست که این کار را میکنی ولی اگر این مسیر باز شود، مسیر خطرناکی برای بسکتبال میشود.
فضا در تورنمنتهای ملی کاملا متفاوت است و آدم جور دیگری لذت میبرد. چرا باید از زیرش در بروی؟ حتی اگر قرارداد گارانتی داشته باشی. مگر چنین چیزی ممکن است؟ من خودم وقتی بسکتبال را شروع کردم آرزو داشتم که لباس تیم ملی را بپوشم. اصلا توضیح دادن راجع به آن هم خنده دار است. الان برای خودم سخت است که بازیها را از تلویزیون نگاه میکنم. برای چی نیایم؟ نمیخواهم بگویم که شرایطم بحرانی است، ولی واقعا باید کنار همسرم میبودم. امیدوارم کسی در این شرایط من قرار نگیرد. آنهایی که این حرفها را میزنند میگویم. من نمیگویم که تیم ملی مهم نیست، ولی به نظرم خانوادهی آدم مهمتر است. خانواده اگر وضعیت خوبی نداشته باشد، آدم با چه ذهنیتی برود و بازی کند. ۱۲ سال از روز اول بوده ام. الان فکر میکنم که سه چهار سال دیگر ۳۴-۳۵ساله میشوم و باید کم کم تیم ملی را کنار بگذارم. از الان نگران آن روزها هستم. الان بیایم و این روزها را از دست بدهم؟ واقعا به نظرم کسانی که این حرفها را میزنند تا به حال در این فضا نبوده اند.
یک موضوع دیگر هم مطرح است که شاید فدراسیون هم با حدس اینکه تیم به هر حال نتیجه نمیگیرد، راحت این موضوع را پذیرفت.
شاید میتوانستم دیرتر مثلا الان به تیم اضافه شوم. به آقا جواد هم گفتم که شاید دیرتر میشد اضافه شد؛ ولی من احترام میگذارم به همه آدمهایی که آنجا تمرین میکنند و خودم از نظر ذهنی نمیتوانستم دیرتر به تیم اضافه شوم. همیشه از اول در اردوی تیم ملی بوده ام. این وظیفهام بوده و از الان هم انشالله مشکلم حل میشود و همیشه با همه وجودم هستم. اگر دعوت بشوم و افتخار این را داشته باشم که به تیم ملی دعوت شوم.
در رابطه با فدراسیون که میگویید راحت با قضیه کنار آمد. خدا میداند که اصلا آقا جواد راحت با این قضیه کنار نیامد. شاید ده بار با او صحبت کردم. در نهایت هم به من لطف کرد، چون خودش بازیکن بوده و شرایط من را واقعا درک کرد. وقتی دید که من واقعا مشکل دارم قبول کرد و از او ممنونم. اتفاقا اعتماد به نفسی که نسبت به بازیکنان جوان داشت، دوست داشتم. انشالله این دوره بگذرد و تیم نتیجهی خوبی بگیرد. من هم از پنجرهی بعدی هر جوری باشد با تمام وجودم هستم، البته اگر صلاح میدانند.