پایگاه خبری 3 ثانیه، اخبار بسکتبال - اخبار: یادداشت روز؛ یاسین خواندن در گوش شبکه‌ی ورزش




سجاد بیات
بخش:
تریبون
تاریخ انتشار:
1404/05/26 22:28
یادداشت روز؛ یاسین خواندن در گوش شبکه‌ی ورزش


یادداشت روز؛ یاسین خواندن در گوش شبکه‌ی ورزش


۳ ثانیه _ سجاد بیات؛ نوشتن از فاجعه‌ی سیمای ملی، کاری عبث است. سال‌ها پیش امید و انگیزه‌ی «اصلاح» این گوشه از مملکت را مثل تقریبا تمام گوشه‌های دیگرش از دست دادم. روزی که وحید ابوالحسنی روی آنتن زنده، در جریان بازی‌های ملی، فرید اصلانی را با زشت‌ترین ادبیات زیر ضربه برد، من نوشتم که او اصلا نباید اجازه داشته باشد گزارش کند و بعد شبکه‌ی ورزش من را دیگر برای گزارش (یا تفسیر یا هرچیزی) دعوت نکرد، فهمیدم مدیران این سازمان اساسا برای نفهمیدن program شده‌اند.
 
امروز اما اگر این چند پاراگراف را ننویسم به تیم ملی زیبای بسکتبال کشورم خیانت کرده‌ام. حالا که کاپ آسیا تمام شده و دارم فیلم فریادهای شادی بچه‌ها در رختکن را میبینم، نمی‌توانم از فاجعه‌ای که در رسانه‌ی ملی جریان داشت، دارد و قاعدتا خواهد داشت، چیزی ننویسم؛ بله، می‌دانم شما هم خسته‌اید از گفتن و شنیدن و خواندن این حرف‌ها.

همان روزی که به قول ابوالفضل بیهقی «مشتی رند را سنگ دادند» تا منتقدین روابط‌عمومی فدراسیون را بزنند که «چرا گفتید نباشد؛ او پخش زنده کاپ آسیا را گرفته»، همه‌ی ما می‌دانستیم چه سفره‌ای پهن است و می‌خواهند با اعصاب ما چه کنند. روابط دوستانه‌ی فدراسیون‌ها (به‌طور مشخص بسکتبال) با شبکه‌ی ورزش نه چیز پوشیده‌ایست، نه چیز بدی؛ بد آن‌جاست که این روابط کار را به جایی می‌رساند که ابوالحسنی در سه دقیقه‌ی اول بدترین بازی تیم ملی در N سال اخیر، فریادهای خنده‌دارش را به خدمت فدراسیونی در می‌آورد که به او پست مختصری داده است.

عملکرد تیم ملی در بازی مقابل استرالیا، آخر دنیا نیست؛ به وقت مناسب نقد آن را هم می‌نویسند اما آن فریادها و سیل تشکرها از فیلمبردار شبکه ورزش تا بالاترین مقام در دسترس، یعنی من می‌توانم گزارشگر رسانه‌ی ملی را با یک موقعیت شغلی حداقلی بخرم و او روی آنتن زنده هرچه خواست بگوید. نقد من به وحید ابوالحسنی نیست؛ او را اساسا خارج از چارچوب و اندازه‌ای میبینم که نقدش کنم. نقد اصلی متوجه کسی‌ست که حتی یک ثانیه با خودش فکر نمی‌کند چرا باید گزارشگری را برای مهم‌ترین تورنمنت بسکتبال انتخاب کنم که حتی برای پاسخ به پرسش «چند بازیکن در هر تیم بازی می‌کنند؟» به زمان نیاز خواهد داشت؟

شبکه‌ی ورزش در سال‌های اخیر مثل تقریبا تمام بخش‌های مملکت فخمیه، به خرابه‌ای غم‌بار تبدیل شده و اتفاقا مثل تمام بخش‌های دیگر، امیدی به بازسازی آن نیست. اساسا زمانی می‌توانیم به بازسازی امیدوار باشیم، که متولیان امر قبول داشته باشند بودجه‌ی عمومی و ثروت مردم را خرج زلم زیبوهای یک خرابه می‌کنند.
تورنمنت‌هایی مثل کاپ آسیا که اتفاقا تیم ملی با بازیکن‌های جوان در آن حاضر می‌شود و این جوان‌ها خوب کار می‌کنند و می‌درخشند و نتایجی می‌گیرند که خبرش در سوشال مدیا میپیچد، می‌توانند سکوی پرتاب رشته‌هایی مثل بسکتبال باشند. پس جوان‌ها چطور به یک رشته‌ی ورزشی علاقه‌مند می‌شوند؟ بالاخره یک بچه‌ای هم باید در یک شهری، محمد امینی و سینا و این‌ها را ببیند که می‌درخشند و فیلم‌شان به «اکسپلور» می‌رسد و بعد دلش بخواهد او هم دست به توپ نارنجی بزند. اما خیانتی که شبکه‌ی ورزش به این تورنمنت و بسکتبال کرد (کرده و می‌کند) نه تنها علاقه‌مندی برای بسکتبال نمی‌سازد، بلکه آن دو سه نفری که فقط برای تماشای ورزش تلویزیون ایران را می‌بینند را هم می‌فرستد سراغ آنتن و آپارات اسپورت.

در نهایت، آن‌چه شبکه‌ی ورزش به دست مجری ثابت برنامه‌های بسکتبالیش و گزارشگرهایش (نه همه‌ی آن‌ها البته) در کاپ آسیا انجام داد، برای Nمین بار ثابت کرد جایی که با انگشتر عقیقِ گل‌درشت و یقه‌ی «دیپلمات» بشود مجری ثابت آن شد و تفاوت آدم‌ها را اندازه‌ی آستین لباس و میزان پوشیده بودن موی سرشان مشخص کند، نه اصلاح‌پذیر است، نه پیشرفت می‌کند نه می‌تواند گروهی بزرگ‌تر از حلقه‌ی سخت طرفداران خودش را جذب کند.

بازگشت به صفحه اخبار