در هر دو بازی، عدم هماهنگی بین بازیکنان به دلیل دوری از مسابقات و اپیدمی کرونا مشهود بود. ضمن اینکه تیم ما بدون بازی تدارکاتی به این مسابقات رفت. این میتواند دلایل بزرگی باشد که در این دوره از مسابقات نتوانستیم در اندازه خودمان ظاهر شویم.
خودم در بازی مقابل عربستان شگفت زده شدم که این تیم بتواند بازی خوبی مقابل ما انجام دهد. از نظر فنی، سرعت انتقال توپ آنها از دفاع به حمله در نیمه اول خیلی سریع بود، چون بازیکن پست پنج آنها که از فیزیک و هوش خوبی برخوردار بود، بعد از ریباند، پاسهای به بیرون سریع در مناطق مناسب ارسال میکرد و بازیکنان پیرامونی آنها بسیار سریع و جسور بودند که با سرعت به حمله میآمدند و خودشان را در موقعیتهای ۳ علیه ۲ و ۲ علیه یک یا حتی فست بریک قرار میدادند، خیلی جسورانه اقدام میکردند که این در نیمه اول برایمان خیلی دردسرساز شد.
در نیمه دوم توانستیم از این سرعت انتقال تا حدودی کم کنیم؛ اما عربستان همچنان به کار خود ادامه میداد و در مقاطعی به امتیاز رسید. ما به دلیل فیزیک مناسبی که داشتیم، برگشتیم و جلوی آنها را گرفتیم. آنها در مواقعی دفاع زون (جاگیری) انجام دادند که توانستیم با شوتزنی این تیم را مجاب کنیم دفاع خود را به من تو من تغییر دهند. با توجه به برتری فیزیکی که به خصوص در پستهای پیرامونی نسبت به عربستان داشتیم، برنده شدیم.
چیزی که در آن بازی دیدم، دفاع زون عربستان را نتوانستیم بشکنیم، بلکه به دلیل شب شوتزنی خوبمان این دفاع را شکستیم، وگرنه خبری از بازیکنان داخلی نبود، بازیکنان پست ما به خصوص در حمله نتوانستند خوب بازی کنند و این کمی من را نگران کرده بود.
برخلاف بازی اول که بازیکنان پیرامونی بیشتر مالک توپ و اقدام کننده بودند، در بازی با سوریه، بازیکنان چهار و پنج ما هم خیلی خوب بازی را شروع کردند، حتی بهنام یخچالی و جمشیدی که در بازی قبل خیلی خوب در منطقه پیرامونی بازی کرده بودند، در بازی با سوریه بیشتر توپ را تقسیم کردند. آرون و حسن زاده در نیمه اول امتیازگیری کردند و خطا گرفتند، بازی خوب تقسیم شد.
با وجود اینکه سوریه در نیمه اول هم دفاع زون میزد، مشکل چندانی پیدا نکردیم و توانستیم پیش بیافتیم. یک بازگشت ۱۰ امتیازی، تیم سوریه انجام داد که نشان میدهد تیم بسیار خوب و قابل احترامی است، از نظر فنی هم بار فنی بالایی دارد.
در نیمه دوم برخلاف نیمه اول دیگر خبری از بازیکنان پیرامونی نبود و کمتر پاس دادیم. مایک رستم پور به زمین آمد و چند شوت سه امتیازی زد، ولی خصوصیت بازی او این است که بیشتر پشت قوس بازی کند و برای ریباند یا درگیریهای زیر حلقه به داخل بیاید، ولی دریافت توپ داخل منطقه باکس ندارد. آرون کمتر بازی کرد و بازی ما به این دلیل بیشتر به پیرامون کشیده شد. این باعث شد که شوتهای سختتری بزنیم و کمتر پشت قوس خالی شویم یا از Pull up استفاده کنیم که در نیمه دوم کمتر باعث امتیازگیری میشد. در نیمه دوم به دلیل استرسی که ناشی از پایاپای آمدن تیم سوریه با ما بود، باعث شد که حتی پرتابهای آزاد هم خوب به ثمر نرسد و آمار پایینی داشته باشد.
در نیمه دوم بازی با سوریه چند انتقال به دفاع باعث شد که همان ضعف بازی با عربستان در این بازی هم اتفاق بیافتد. تیم سوریه توانست از انتقال به دفاع ما که ضعیف انجام میشد، استفاده کند. هر چه به پایان نزدیک میشدیم، انتخاب شوت ما بدتر میشد و همین باعث شد که حملات ما تبدیل به ضد حمله برای سوریه شود.
در کل به نظرم اگر بازیکنان ما از ابتدای بازی باور میکردند که سوریه میتواند تیم ما را ببرد، قطعا این بازی را نمیباختیم و میتوانستیم برنده این بازی شویم.
متاسفانه باختیم؛ اما قطعا میتوانیم جبران کنیم. در مجموع بازیکنان ما خیلی زحمت کشیدند. کادرفنی هم قطعا ضعفها را جبران میکند. پایان دنیا نیست، بازی فینال را نباختیم. مسیر قهرمانی فراز و نشیب دارد. گاهی باخت به ما درسهای بزرگی میدهد. فکر میکنم که در پنجره بعدی عملکرد ما بهتر میشود و تیم در مسیر پیشرفت قرار میگیرد.