ایجنتهای NBA درخواست جدایی بازیکنان از تیمها را به درخواست طلاق تشبیه میکنند: هیچوقت خوشایند نیست.
به گزارش ۳ ثانیه؛ سایت هوپس هایپ به روند درخواست انتقال بازیکنان در تیمهای NBA پرداخت. درخواست انتقال بازیکنان در سطوح مختلفی اتفاق میافتد، از بازیکنان معمولی تا بازیکنی در حد جیمز هاردن ممکن است زودتر از اتمام قرارداد خود به دنبال خروج از یک تیم باشند.
دلایل درخواست جدایی از تیم متفاوتند، معمولا زمان بازی، ناراحتی از مدیریت یا روند تیم میتوانند باعث جدایی بازیکنان شوند.
زمانی که طاقت بازیکن تمام شود، تنشهایی بین بازیکن، نماینده او و مدیران باشگاه در جلسات یا مکالمات تلفنی پیش میآید.
یکی از ایجنتهای NBA پروسه جدایی بازیکن را به درخواست طلاق تشبیه میکند که هیچوقت خوشایند نیست. این ایجنت حتی عنوان میکند که برای تسریع پروسه انتقال بازیکن روی رفتارهای او کار میکنند تا به باشگاه نشان دهند که ادامه کار دیگر ممکن نیست.
به طور معمول پروسه درخواست جدایی بازیکن به این شکل آغاز میشود که ایجنت با مدیر اجرایی باشگاه تماس میگیرد و تلفنی یا در ملاقات رو در رو صحبت میکنند.
یکی دیگر از ایجنتهای NBA میگوید:
من معمولا خیلی مستقیم درخواست جدایی بازیکن را مطرح میکنم. هیچوقت طفره نمیروم. به باشگاه اعلام میکنم که بازیکن قصد جدایی دارد و علاقمند به همکاری هستیم تا این ماجرا به سود شما هم باشد.
ورود بازیکن به ماجرا
اگر مذاکرات برای جدایی بازیکن جواب ندهد، معمولا خود بازیکن هم وارد ماجرا میشود و درخواست ملاقات با رئیس باشگاه را مطرح میکند.
ایجنت چند بازیکن آل استار در این باره توضیح میدهد که گاهی باشگاهها تصور میکنند که ایجنت بلوف میزند؛ اما وقتی پای بازیکن به میان میآید، متوجه میشوند که ماجرا جدی است. بعد از درخواست انتقال بازیکن، توپ در زمین باشگاه قرار میگیرد.
معمولا دو طرف ماجرا در این مقطع ترجیح میدهند که اطلاعات به بیرون درز نکند. یکی از مدیرانی که با درخواست جدایی یک ستاره مواجه شده بود، میگوید که معمولا ایجنتها نمیخواهند خبر این ماجرا به رسانهها درز کند، چون در آن صورت تیم با توجه به درخواست جدایی بازیکن در موضع ضعف قرار میگیرد.
هر چند به تدریج با پیشروی مذاکرات، زمانهایی پیش میآید که ایجنتها یا مدیران، بخشی از ماجرا را به رسانهها لو میدهند. به خصوص وقتی از روند مذاکرات راضی نباشند.
شروع بازی موش و گربه
گاهی باشگاه لیست تیمهای مورد نظر بازیکن را میگیرد و گاهی ایجنتها دنبال بهترین مقصد برای بازیکن خود میروند. همیشه ریسک این وجود دارد بازیکن به جایی منتقل شود که علاقهای به آن ندارد.
در اینجا بازی موش و گربه میان ایجنت و مدیران باشگاه شروع میشود. ایجنتها وارد میشوند و مسیر انتقال بازیکن به چنین تیمهایی را میبندند و مدیران، اطلاعات را به قدری از ایجنت پنهان میکنند که دیگر برای دخالت او دیر شده باشد.
در این بازی معمولا دو طرف در مواقعی از رسانهها استفاده میکنند، مثلا باشگاه برای جلوگیری از حرکات ایجنتها، موضوع را رسانهای کرده و هواداران را در مقابل بازیکن قرار میدهد یا نام تیمهای خواهان بازیکن مطرح میشود تا قیمت بالا رفته و رقابت بر سر جذب او بیشتر شود.
یک نمونه زمانی بود که کارملو آنتونی قصد پیوستن به نیویورک نیکس را داشت و دنور نام بروکلین را هم مطرح کرد تا بهترین پیشنهاد را دریافت کند. در نهایت نیویورک، تیموفی مازگف را هم به نقل و انتقال اضافه کرد.
ایجنتها و مدیران در مواقع مختلف به دلیل این نقل و انتقالات رو در روی هم قرار میگیرند و برخی ایجنتها از برخورد بد مدیرانی صحبت میکنند که به نظرشان بازیکنی را به دلیل دخالت ایجنت از دست داده اند. در مقابل بسیاری از نقل و انتقالات این چنینی یا همان «طلاق» بازیکن بدون ناراحتی تمام میشود.