وقتی از تلویزیون نگاه میکرد، همش میگفت: بسکتبال بابا. روی همه چیز مثل تخت، کاغذ و مبل با خودکار چیزهایی میکشد و باز میگوید: بسکتبال بابا.
اکثر ورزشکاران به همین شکل خداحافظی میکنند. بعضی ورزشکاران شانس این را دارند که در حضور تماشاگر یا بازیهای ملی خداحافظی کنند. بدشانسی ما این بود که امسال به دلیل کرونا کلا تماشاگران نبودند.
من تصمیم خداحافظی را از هفته قبل گرفته بودم. به دلیل اینکه احساس میکنم از نظر ذهنی شرایط ادامه فعالیت به عنوان بازیکن را ندارم، البته از نظر فیزیکی مشکلی نداشتم. دوست داشتم که در جمع هشت تیم قرار بگیریم و بعد این کار را انجام دهم.
بازیکنان آویژه پارسال و امسال خیلی زحمت کشیدند، ولی متاسفانه در بازی پلی آف اسیر انگیزه و جوانی تیم کوچین به علاوه جوانی کادرفنی خودمان شدیم.
سرجان مربی جوان و خیلی خوبی است. دو سال این را نشان داده، ولی امسال اولین تجربه پلی آف برای او بود. ما اسیر کم تجربگی مربی خود در مقابل تجربه خیلی زیاد مربی کوچین شدیم.
کار خیلی قشنگی انجام دادند و واقعا نشان دادند که به جز مسائل تکنیکی و فنی، از نظر اخلاقی هم خیلی خوب تربیت شده اند. این نشان از شخصیت و اخلاق کادرفنی این تیم به خصوص آقای نوری دارد که بچهها را اینطور تربیت کرده است. از آنها واقعا تشکر میکنم، لحظه قشنگی برایم رقم زدند.
سعی میکنم که در یکی دو سال آینده به چند کلینیک خارج از کشور بروم و کمی تجربه کسب کنم، بعد اگر خواستم به این قضیه ورود کنم. به نظرم مربیگری و بازی دو مقوله جدا از هم است. اگر استعداد و توانایی آن را داشته باشم، حتما ورود میکنم. فعلا عجلهای برای این کار ندارم.
۲۲ سال در لیگ ایران بازی کردم و خاطرات قشنگ زیادی دارم. بهترین خاطره من از بسکتبال، اولین مدال بازیهای آسیایی سال ۲۰۰۶ بود که همراه آن تیم مدال برنز بازیهای آسیایی را کسب کردیم. این شروع نسل طلایی بود. من آن لحظه را خیلی دوست داشتم.
از همه اعضای خانواده خود تشکر میکنم، آنها همیشه در این سالها من را دعا کردند. همسرم از خودگذشتگی زیادی انجام داد. قطعا اطراف یک ورزشکار افراد زیادی از خود گذشتگی میکنند تا به سطح بالایی برسد. از همه آنها تشکر میکنم. از ۹ سالگی بسکتبال را شروع کردم و مدتی طولانی در بسکتبال بودم. از همه کسانی که یار و همراهم بودند، تشکر میکنم.