قبل از بازی به همراه روزبه کلاهدوز به اتاق داوران و مسابقات رفتیم. ورژ آبکاریان (رئیس سابق کمیته داوران و مسابقات) هم به همراه جواد مرادی، کیوان محمودی و دو نفر از تیمها آنجا بودند. من فقط گفتم محمدرضا (صالحیان) کجاست؟ صدایش کنید، اینجا اتاق داوران است دیگر، همینجا جلسه بگذاریم. کجا بهتر از اینجا.
بعد از حرفهایم، ورژ آبکاریان بلند شد و گفت: «قندان کجاست؟ من را مسخره میکنی؟ میگویم تو را داور نگذارند.»
آبکاریان در ادامه شروع به فحاشی کرد، قندان را به کمرم زد و شروع کرد با مشت به من ضربه زدن. هیچ عکس العملی نشان ندادم تا اینکه دیگران برای جدا کردن آمدند.
جواد مرادی به سمتم آمد و تلفن را گرفت. از آنجایی که تماس قطع شده بود، در فهرست اضطراری ۱۱۰ قرار گرفته بودم، وقتی تماس گرفتم حالم را پرسیدند و قرار شد که مامور بفرستند. بعد خانم کلاهی دبیر فدراسیون تماس گرفت و گفت پلیس را کنسل کن، قول میدهم که پی گیری کنم. پلیس با توجه به اینکه تماس اضطراری ثبت شده بود، قبول نمیکرد تا بالاخره با صحبتهای زحمتکش کنسل شد.
همه چیز تا ۴۰ دقیقه قبل از بازی جوانان - آویژه اتفاق افتاد. نمیخواستم قضاوت کنم، ولی آقای زحمتکش مجابم کرد که داوری کنم. خوشبختانه بازی هم مشکل خاصی نداشت، ولی
من ۱۲ دقیقه قبل از مسابقه بیرون سالن منتظر پلیس بودم. گزارش ماجرا را به مسئولان فدراسیون تحویل دادم و قرار شد که پی گیری کنند.