دور دوم پلی آفس NBA در فصل ۲۰۲۱-۲۲ از دیشب آغاز شد. اینجا به تیمهای حذف شده در دور اول پرداختیم.
۳ ثانیه - بهنود رنجکش؛ این حقیقت که فصل عادی و پلی آفس NBA دو دنیای کاملاً متفاوت را در خود جای دادهاند، تبدیل به یک امر بدیهی شده و دیگر حتی نیاز به اثبات آن نیست. ماراتنی که بعد از ۸۲ دور، به یک آوردگاه مرگبار به نام «پلی آفس» منتهی میشود که در آن، هر تیمی میتواند با پیروزی در ۱۶ بازی به قهرمانی لیگ برسد و جام لری اُبراین را تصاحب کند.
زمانی که جدول پلی آفس امسال، شاکله اصلی خود را پیدا کرد، جای خالی تیمهایی مثل لیکرز، کلیپرز و حتی کولیرز در آن به خوبی دیده میشد؛ اما پلی آفس، جایگاه بهترین هاست! و ۱۶ تیمی که بصورت مستقیم یا از طریف «پلی-این» خود را به این قطار رسانده بودند، در طول فصل عادی ثابت کرده بودند که انسجام و یکپارچگی بیشتری به نسبت رقبایشان دارند.
سرانجام با اتمام مرحله اول پلی آفس، هشت تیم متشکل از «باستن سلتیکس»، «فینیکس سانز»، «میلواکی باکس»، «فیلادلفیا سونتی سیکسرز»، «گلدن استیت واریرز»، «ممفیس گریزلیز»، «میامی هیت» و «دالاس موریکس» با غلبه بر حریفان خود به نیمه نهایی کنفرانس خود صعود کردند تا ماجراجویی تازه آغاز شده باشد. اینجا در شروع مرحله دوم پلی آفس میخواهیم نگاهی اجمالی به عملکرد هشت تیم مغلوب در مرحله اول پلی آفس داشته باشیم.
بروکلین نتس:کوین دورنت، کایری اروینگ، آندره درامند، بلیک گریفین، پتی میلز، گوران دراگیچ و...
شاید شش یا هفت سال پیش، شنیدن این نامها کنار یکدیگر و تصور کردنشان در یک تیم بیشتر شبیه یک شوخی به نظر میرسید؛ اما بروکلینیها که طی دو دهه اخیر همواره به تصمیمات مدیریتی انتحاری شهرت داشتهاند، این تیم را در واقعیت جمع کردند. «لامارکس آلدریج» را هم که بدلیل شرایط جسمانی و وضعیت ناپایدار قلبش، شرایط بازی برای نتس را نداشت، به این لیست اضافه کنید. بعلاوه جوانان آینده داری مثل «نیکلاس کلکستن»، «کسلر ادواردز» و بازیکنان در خدمت تیم و موثری مثل «بروس برَون» و «سث کری».
اما این سوپرتیم رویایی در کمال ناباوری تبدیل به تنها تیم پلی آفس امسال شد که سری را ۴ بر صفر واگذار میکند و جارو میشود!
ایراد کار شاگردان استیو نش کجا بود؟ علیرغم عملکرد نه چندان با ثبات و درخشان این تیم در فصل عادی، کمتر کسی حتی تصور میکرد که چنین سرنوشتی برای دورنت، کایری و یارانشان رقم بخورد.
همانطور که اشاره شد، این تیم و این بازیکنان شاید شش یا هفت سال پیش میتوانستند بعنوان یک سوپرتیم خارق العاده قلمداد شوند اما در حال حاضر چطور؟ کوله باری از افتخارات فردی روی دوش درامند، گریفین، دراگیچ و آلدریج قرار گرفته است. آل استارهای سابق که به وضوح از دوران درخشان بازی شان عبور کردهاند و علیرغم تجربههای ارزشمندشان، همگی در افول و نزول محض قرار دارند. در نتیجه وقتی به ترکیب این تیم نگاه میکنیم، خیلی دور از منطق است که با معیار کیفیت حال حاضر بازیکنانشان کسی جز دورنت و کایری را ستاره بنامیم.
فراموش نکنیم که آنها فصل را در شرایطی شروع کردند که آقای ریش «جیمز هاردن» را هم در ترکیبشان داشتند و روزهایی که کایری بدلیل امتناع از واکسیناسیون اجازه حضور در ترکیبشان را نداشت، زوج هاردن-دورنت بودند که بعضی از بازیها را با اتکا به تواناییهای فردیشان برای استیو نش در میآوردند! اما با یکی دیگر از همان تصمیمات انتحاری مذکور در پایان پنجره نقل و انتقالات لیگ، در معاملهای عجیب، جیمز هاردن و پال میلسپ را در ازای بن سیمنز، سث کری، آندره درامند و دو انتخاب راند یک درفت، به فیلادلفیا فرستادند تا برای دومین بار، جدایی هاردن از دورنت به وقوع بپیوندد.
تاثیر این معامله در بلندمدت معلوم نیست. اما در حال حاضر با اطمینان میتوان اذعان کرد که بازنده محض این انتقال در کوتاه مدت، بروکلینیها بودند. با در نظر گرفتن این حقیقت که بن سیمنز در پلی آفس و جایی که بروکلینیها بیشترین نیاز را به او داشتند، به بهانه مصدومیت تبدیل به یک تماشاچی شد و در میان انتقادات تند چارلز بارکلی و شکیل اونیل، تصمیم گرفت عطای حضور در پلی آفس امسال را به لقایش ببخشد!
وضعیت اسفناک بروکلین در دفاع، فقدان انسجام و یکپارچگی تیمی، ضعف مشهود کادرفنی و به طور اخص «استیو نش»، تکیه بیش از حد به کایری و دورنت در فاز حمله و عدم برنامه ریزی برای مواجهه با فشار دفاعی ویران کننده علیه این دو ستاره و صد البته برخورد با باستن سلتیکسی که یکی از با صلابتترین تیمهای لیگ از نظر انسجام تیمی است، یاران دورنت و کایری را تبدیل به تنها تیم پلی آفس امسال کرد که بدون حتی یک برد، از گردونه رقابتها خارج میشوند.
به تمام این عوامل، ذهنیت و روحیه ضعیف فردی و تیمی بروکلینیها را اضافه کنید. فاکتوری که پس از ۳ بر صفر شدن سری به وضوح کار آنها را تمام کرد و تک تک سلولهای محرک این تیم را تسلیم صلابت باستن سلتیکس نمود.
فلسفه این تیم به ما این سیگنال را میدهد که در مواجهه با این فضاحت، باید منتظر تغییرات و اصلاحات گسترده باشیم.
عملکرد انتقاد برانگیز استیو نش بر روی نیمکت این تیم، او را در لبه تیغ قرار داده و هر لحظه ممکن است خبر اخراج او منتشر شود! در این میان نباید چالش رسیدگی به وضعیت بمبهای ساعتی این تیم مثل کایری و دورنت را فراموش کرد. هر کدامشان هر لحظه ممکن است درخواست انتقال بدهند و مدیران بروکلین برای پاره نشدن دفترچه خاطرات «دورنت، کایری و بروکلین» کار سختی را در پیش خواهند داشت.
شاید بد نباشد پس از شکست خوردن پروژه «گارنت، پیرس، ویلیامز» و حالا «دورنت، کایری، هاردن»، یک نفر در این مجموعه به فکر رشد و شکوفایی این تیم به شکل صحیح و فنی باشد و نتس را به شکل یک «تیم» بسازد! نه با تکیهای مبتدیانه بر روی نامهای بزرگی که کمترین همپوشانی ممکن را در ترکیب این تیم انجام میدهند.
تورنتو رپترز:یکی از متفاوتترین تیمهای لیگ از نظر رویکرد و فلسفه، امسال هم با شرایط عجیبی پا به لیگ آرزوها گذاشت. معمار رپترز نوین یعنی «ماسای یوجیری» که از سال ۲۰۱۳ ریاست این باشگاه را برعهده گرفت، طی این نه سال، دوبار آنها را به فینال کنفرانس و یکبار به قهرمانی لیگ رساند و تنها یکبار پلی آفس را از دست داد، بارها به وضوح اعلام کرده که تیم تحت رهبری او به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی Tanking (باخت عمدی برای درفت بهتر) نمیکند!
فصل گذشته، تورنتوییها پس از هفت پلی آفس متوالی، از حضور در این آوردگاه باز ماندند و ثمره آن هم بدست آوردن انتخاب چهارم در مراسم درفت بود. انتخابی که در کمال ناباوری با نام «اسکاتی بارنز» گره خورد.
آنها همچنین در ابتدای فصل، «کایل لَوری» بازیکنی را که هواداران رپترز از او بعنوان بزرگترین بازیکن تاریخ این تیم یاد میکنند، از دست دادند تا رسماً وارد روند بازسازی شوند. کمتر کسی در ابتدای فصل، آنها را در قوارههای پلی آفس میدید؛ اما یک سرمربی خوشفکر مانند «نیک نرس» توانست بیشترین بازدهی ممکن را از بازیکنانی که در اختیار داشت بگیرد و بخصوص با درخشش در بازیهای آخر فصل عادی، رپترز را تا رتبه پنجم کنفرانس شرق بالا بکشد. ضعفهای مشهود این تیم، توان رویارویی با فیلادلفیا را به نرس و شاگردانش نداد.
رپترز، بازیکنی با قامت بلندتر از ۲۰۵ سانتیمتر در فهرست نفراتش نداشت، بهترین امتیازآورانش یعنی «پاسکال سیَکام» و «فرد فنفلیت» بارها ثابت کرده بودند که بازیکنان فصل عادی هستند و در پلی آف تنها میتوانند بعنوان بازیکنان مکمل، عملکرد قابل قبولی داشته باشند. معضل شوتینگ در این تیم که از ابتدای فصل خودش را نشان داده بود، در تقابل با سیکسرز هم به شدیدترین حالت خود ظاهر شد تا آنها ۳ بر صفر در سری عقب بیافتند.
روحیه قاتلی که نیک نرس به شاگردانش منتقل میکرد، آسیب دیدگی انگشت شست جوئل امبید و علمکرد ضعیف جیمز هاردن، تایریس مکسی و حتی دنی گرین و توبایس هریس در بازی چهارم و پنجم سری به رپترز این اجازه را داد که سری ۳ بر صفر باخته را ۳ -۲ کنند؛ اما توان آنها همینقدر بود. در بازی ششم و در شرایطی که شاگردان «داک ریورز» خطر تبدیل شدن به اولین تیم تاریخ لیگ که سری ۳ بر صفر برده را میبازد، حس میکردند، کم نقص ظاهر شدند و در همان کوارتر سوم، نسخه رپترز را پیچیدند.
اما بدون شک، هایلایت این فصل تورنتوییها همان انتخاب درفتشان یعنی اسکاتی بارنز بود که در رقابتی بسیار نزدیک با «اون موبلی» موفق شد جایزه بهترین بازیکن سال اولی فصل را از آن خود کند.
در مجموع میتوان گفت که رپترز در مسیر درستی است و هواداران این تیم، نگرانی ویژهای از آینده ندارند. بخصوص که با تمام وجود به نبوغ «یوجیری» اعتماد دارند و تیمشان را در دستهای امنی میبینند.
یوجیری در تابستان پیش رو، مطمئناً بر روی رفع دو معضل اساسی این تیم، یعنی فقدان سنتر ۷ فوتی و ضعف در شوتهای سه امتیازی تمرکز خواهد کرد و علیرغم اینکه پیشتر اظهار کرده بود که برنامهاش برای آینده، ساخت تیمی حول محور سیَکام، اننوبی و فنفلیت است، اما ممکن است پلی آفس امسال شرایط را برایش تغییر داده باشد و با فراموش کردن بازیکنهای مذکور، به ساخت تیمی با محوریت «اسکاتی بارنز» فکر کند.
شیکاگو بولز:روزگاری، مردی به نام «مایکل جردن» آمد، گاوهای خشمگین شیکاگو را شش بار به فینال NBA رساند و هر شش بار آنها را قهرمان کرد تا نه تنها خود، بلکه بولز را هم تبدیل به یکی از پرافتخارترینهای NBA کند.
اما نکته اینجاست که این گاوهای خشمگین، نه پیش از جردن و نه پس از جردن اقبال آنچنانی در لیگ نداشتند. طی دو دهه اخیر، چندین پروژه در شیکاگو با شکست مواجه شد. شاید جذابترین آنها، پروژهای بود که حدود یک دهه پیش با تکیه بر نابغهای به نام «درک رز» بنا شده بود؛ اما مصدومیت این ستاره درخشان، تمام رویاهای شیکاگوییها را بر باد داد.
مثلث غیرعادی و عجیب «وید، باتلر، راندو» هم یکی از آخرین تلاشهای مذبوحانه شیکاگو برای احیای اسم و رسمش بود که بالطبع با شکست مواجه شد.
در ابتدای این فصل، شرایط برای آنها به گونه دیگری رقم خورد. پیش از این، آنها در ترکیب خود، «زک لوین» را میدیدند که به اوج آمادگی و شکوفایی رسیده و فقط کمی دست تنها است! پتریک ویلیامز و کوبی وایت هم جوانانی بودند که گاوهای شیکاگو را به آینده امیدوارتر میکردند اما یک پیش فصل رویایی، آنها را به بلندپروازی جنون آمیزی وادار کرد.
اضافه شدن دمار دروزن، نیکولا ووچویچ، لانزو بال و حتی الکس کروسو، شیکاگو را به شمایلی در آورد که خیلیها آنها را یکی از بختهای قهرمانی کنفرانس شرق در نظر میگرفتند.
یک شروع خارق العاده که تحت الشعاع افت فاحش این تیم در هفتههای پایانی قرار گرفت و در پایان، مواجه شدن با مدافع عنوان قهرمانی که به نوعی بدترین حریف ممکن برای شیکاگو به شمار میرفت. شیکاگو با رهبری بیلی داناوان کارکشته، حریف گوزنهای میلواکی نشد. موضوعی که برای بسیار از کارشناسان از ابتدای فصل قابل پیش بینی بود.
دمار دروزن، پیشتر در دوران اوجش به همراه رپترز نشان داده بود که حداکثر توانش در پلی آفس و حداکثر جایگاهی که میتواند تیم تحت رهبری خود را به سوی آن هدایت کند، کجاست! شیکاگو اما به اشتباه، تصور دیگری از دمار داشت.
نیکولا ووچویچ سالها بعنوان یک قاتل در منطقه رنگی اورلندو مجیک، خود را به لیگ معرفی کرده بود. اما در پلی آفس چطور؟ آیا او در قوارههای یک تیم قهرمان است؟ امسال که نتوانست این موضوع را ثابت کند!
لانزو بال، به محض جدایی از لیکرز، روند شکوفایی قابل توجهی را آغاز کرد. در شیکاگو هم شروع خوبی داشت، اما نباید فراموش کرد که لانزو، فیزیک بسیار آسیب پذیری دارد و به شدت در معرض انواع و اقسام مصدومیتها است. چیزی که این فصل هم با آن مواجه شد و به تبع آن، شیکاگو بولز هم از این موضوع متاثر شد.
اینکه این پروژه بیشتر از این نمیتواند در پلی آفس پیشروی کند، قابل پیش بینی بود و اتفاق افتاد. حال باید دید آینده این تیم دوست داشتنی که نقصهای قابل توجهی بخصوص در مواجهه با تیمهای قدرتمند لیگ از خود نشان میدهد به چه شکلی رقم خواهد خورد.
آتلانتا هاکس:تری یانگ، ستاره جوان و ارزشمندی است که به قدری چشم نواز خود را در جنوب آمریکا و شهر آتلانتا جا انداخته که با شنیدن نام این تیم، بلافاصله چهره این گارد ریزنقش قاتل برایمان مجسم میشود. از رسیدن آتلانتای تحت رهبری مایک بودنهولزر با بازیکنانی مانند جف تیگ، پال میلسپ، دماری کرول، ال هارفرد و کایل کورور به فینال کنفرانس شرق، تنها یک سال گذشته بود که جنوبیها این بار با ترکیبی کاملاً متفاوت متشکل ازتری یانگ، جان کالینز، دنیلو گالیناری، باگدن باگدنوویچ، کلینت کاپلا و هدایت نیت مک میلان و با غافلگیر کردن فیلادلفیا به این مرحله رسیدند. عملکرد درخشان آتلانتا در پلی آف فصل گذشته باعث شد که در ابتدای این فصل، از این تیم بعنوان یکی از مدعیان قهرمانی در کنفرانس شرق یاد شود، اما عملکرد آنها در فصل عادی این فرضیه را کاملاً رد کرد. آنها با کمترین تغییر ممکن و با اتکا به همان شاکله تیمی که آنها را تا فینال کنفرانس برد، فصل را آغاز کردند اما نوعی اشباع شدگی در بازی این تیم دیده میشد. تری یانگ، ستاره این تیم در توجیه عمکلرد ضعیف هاکس در طول فصل عادی، ادعا کرده بود که فصل عادی برای آنها کسل کننده است و آنها منتظر پلی آف هستند.
اما آتلانتاییها انقدر مسیر رسیدنشان به پلی آف را سخت کرده بودند که در انتها و به لطف «پلی-این» موفق شدند سید هشتم شرق را کسب کنند و با سید یک این کنفرانس یعنی میامی هیت تا دندان مسلح مواجه شدند!
تقابلی که شاگردان مک میلان به وضوح توانش را نداشتند و با پذیرش شکست در برابر صدرنشین کنفرانس شرق به کارشان در این فصل خاتمه دادند تا از الان به فکر فصل آینده و شاید تغییرات احتمالی در ترکیبشان باشند.
آیا داستان مک میلان با آتلانتا ادامه خواهد داشت؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال، باید حداقل یک فصل دیگر صبر کنیم.
مینه سوتا تیمبروولوز:اگر شما اهل بازی NBA2K باشید، قطعاً مینه سوتا یکی از تیمهایی است که از بازی کردن با آن لذت میبرید!
یک تیم فانتزی که تحرک بسیار بالایی دارد و گزینههای بیشماری برای امتیازآوری در اختیارتان قرار میدهد؛ اما صبر کنید!
اینجا دنیای ۲K نیست. جهنم پلی آفس است! جایی که هیچ خبری از فانتزی بازی و رویاپردازی نیست. آن هم برای مینه سوتایی که سالهای سال است که با یک بحران هویتی عمیق مواجه است. مینه سوتا هنوز نتوانسته شخصیتش را به لیگ ثابت کند.
علیرغم در اختیار داشتن ستارههایی که هرگز نتوانستند تمام توانشان را در این تیم به نمایش بگذارند. کوین گارنت و کوین لاو، تلاش قابل توجهی برای هویت بخشی به گرگهای مینه سوتا انجام دادند و در نهایت دوران کارل انتونی تَونز در این تیم آغاز شد.
شاید بسیاری از هواداران NBA فراموش کرده باشند که در سالهای نه چندان دور (۲۰۱۸)، این تیم مثلث «تَونز، باتلر، ویگینز» را در اختیار داشت؛ اما به چیزی بیشتر از سید هشت کنفرانس غرب و شکست در مرحله اول پلی آفس مقابل هیوستن نرسیدند!
تغییرات همه جانبه در ترکیب و در کادر فنی، گرگهای مینه سوتا را به تیمی تبدیل کرد که چشمههایی از درخشش را در طول فصل عادی از خود نشان داد. مثلث «تَونز، راسل، ادواردز» بهتر از مثلث پیشین این تیم، به یکدیگر متصل شدهاند و ممکن است آینده
درخشانی را برای این تیم رقم بزنند.
ادواردز یکی از بهترین بازیکنان Two-Way (با توانایی بازی دفاعی و حمله) لیگ به شمار میرود که در دفاع و حمله فوق العاده عمل میکند و در کنار خود یکی از بهترین سنترهای هجومی لیگ یعنی کارل انتونی تونز و یکی از خلاقترین گاردهای سالهای اخیر NBA یعنی دی انجلو راسل را میبیند.
آنها در مقابل ممفیس گریزلیز که سید دوم کنفرانس غرب به شمار میرفت، نبرد پایاپای و نفس گیری را داشتند.
یک شروع غافلگیرکننده و شکست غیرمنتظره خانگی که در بازی اول سری به گریزلیز تحمیل کردند، اما نتوانستند بهره لازم را از این پیروزی ببرند و ممفیس که تیم یکدستتر و منسجمتری بود، توانست گرگهای مینه سوتا را از پا در بیاورد.
این سری از معدود سریهای این فصل بود که در آستانه کشیده شدن به بازی هفتم قرار داشت اما با عملکرد اسفناک شاگردان کریس فینچ در کوارتر چهارم بازی ششم، بلیت صعود به نیمه نهایی غرب برای ممفیس صادر شد و گرگها یک بار دیگر ناکام ماندند.
به نظر میرسد مینه سوتا پس از سالها ترکیب مورد نظرش را پیدا کرده. باید صبر کنیم و ببینیم میزان صبوری مدیران این تیم نسبت به کریس فینچ و کادر فنیشان در فصل آینده، چقدر خواهد بود.
دنور ناگتس:از زمانی که زوج جمال موری و نیکولا یوکیچ در دنور شکل گرفت و این دو ستاره ارزشمند شروع به شکوفا شدن کردند، تمام لیگ شاهد ایجاد یکی از سهمگینترین تیمهای NBA بودند. مایکل مالون، وظیفه رهبری معدنچیان دنور را به بهترین شکل ممکن انجام میداد و آنها در سال ۲۰۲۰ پس از ۱۱ سال به فینال کنفرانس رسیدند؛ اما حریف یک رقیب نام آشنا یعنی لیکرز نشدند و ماجراجوییشان به اتمام رسید.
دقیقاً همان رقیبی که ۱۱ سال پیش در همان فینال کنفرانس دست رد به سینه دنوریها زده بود.
زوج ماری-یوکیچ بعنوان یکی از بهترین زوجهای لیگ شناخته میشد و عملکرد درخشان این دو ستاره، فصل گذشته عنوان MVP فصل را برای جوکر به همراه داشت. عنوانی که این فصل هم یکی از سه کاندیدای اصلی آن به شمار میرود.
سال گذشته دنور برای تکمیل کردن پازلش در یک انتقال هوشمندانه، «ارن گوردن» فوروارد ارزشمند اورلندو مجیک را به جمع بازیکنانش اضافه کرد که بخشی از بار امتیازآوری را از روی دوش جوکر و موری بردارد و ضعف یوکیچ در دفاع را تا حدی پوشش دهد.
همه چیز برای ناگتس مطابق برنامه پیش میرفت تا اینکه یک مصدومیت سنگین، جمال موری را از آنها گرفت. فقدان گاردی که معمار تمام حملات این تیم بود، دست مایکل مالون را تا حد زیادی بست و آنها نتوانستند در مقابل گلدن استیت واریرزی که آمادهتر از همیشه به دنبال احیای حیثیت خود است، مقاومت کنند. در نتیجه، عامل تیره روزی شاگردان مالون در پلی آفس امسال خیلی روشن و واضح است: فقدان موری و روبرو شدن با گلدن استیتی که بدون شک یکی از مدعیان اصلی قهرمانی است.
با شناختی که لیگ از دنور ناگتس پیدا کرده، نمیتوان انتظار تغییرات خیلی چشمگیری از این تیم داشت. احتمالا باید با همین بازیکنان شاید با چند تغییر جزئی و صد البته همین کادر فنی منتظر فصل آینده باشیم و ببینیم آیا معدنچیان دنور میتوانند ماموریت ناتمام خود را با بازگشت جمال موری به سرانجام برسانند یا خیر.
یوتا جز:یوتا جز، سرگذشتی بسیار شبیه به ناگتس داشته است. پروژههای این دو تیم تا حد زیادی به هم شبیه است؛ هر دو یک مربی بسیار خوش فکر و متخصص را روی نیمکتشان میبینند، هر دو بازیکنان مکمل بسیار موثری دارند و حتی گاهی اوقات، زوج موری-یوکیچ با میچل-گوبر مقایسه میشود.
تقابل فراموش نشدنی این دو تیم در پلی آفس ۲۰۲۰ که یکی از جذابترین و نزدیکترین جدالهای سالهای اخیر این مسابقات به شمار میرفت، گواه دیگری بر این موضوع است.
اما برخلاف دنوریها که همچنان به پروژه شان خوشبین و مثبت نگر هستند، شکست یوتاییها در مرحله اول پلی آفس امسال در مقابل دالاس که شاید از دید هوادارانشان حریف آنچنان قدرتمندی به شمار نمی رفت، ممکن است به معنی پایان این پروژه باشد.
درست از زمان شیوع کرونا و حواشی متاثر از آن در اردوی این تیم که حول محور رودی گوبر شکل گرفت، قطار یوتا از ریل خود خارج شد.
رابطه داناوان میچل و رودی گوبر از حالت ایده آل خود خارج شد و طی این دوسال، چند بار رودی گوبر تا آستانه انتقال به تیمی دیگر پیش رفت؛ اما مدیران یوتا باز هم توانستند تیمشان را حفظ کنند و راهی پلی آفس شوند.
نتیجهای که در این رقابتها گرفتند، شاید باعث شود که این بار خودشان با دستان خودشان این تیم را متلاشی کنند.
دنی اینج که معمار باستن سلتیکسی است که اکنون مشاهده میکنید، از سال گذشته بعنوان مدیر اجرایی به یوتا جز پیوست تا شاید از امسال پروژه بازسازی این تیم را استارت بزند.
سوال مهم طرفداران تیم این است که این پروژه حول محور میچل یا گوبر شکل خواهد گرفت یا هیچکدام؟!
شنیدهها حاکی از آن است که گوبر، خیلی بیشتر از میچل به دربهای خروجی یوتا نزدیک است و به نظر باید خود را آماده سناریوی اول یا سوم نماییم.
نیواورلنز پلیکنز:یکی دیگر از تیمهایی که از نظر نفرات، بسیار جذاب و قابل توجه است. زمانی که پلیکانها، زایان ویلیامسن را که از او بعنوان یکی از مستعدترین بازیکنان تاریخ مسابقات کالجهای آمریکا یاد میشد، در درفت انتخاب کردند، شاید کمتر کسی تصور میکرد که همین انتخاب، انقدر زود تبدیل به یکی از بزرگترین چالشهای این تیم شود.
زایانی که کسی در تواناییهایش شک ندارد، اما چند بازی درخشانی که در لیگ برای نیواورلنز انجام داد، قبل و بعد از دو مصدومیت طولانی و نگران کننده قرار گرفت که این موضوع هواداران پلیکنز را سخت نگران میکند.
علاوه بر این، تصاویری که از این ستاره در حال گذراندن دوران نقاهتش منتشر میشود، حاکی از وضعیت جسمانی بد او، اضافه وزن بسیار زیاد و خارج شدنش از شرایط بازی است.
در این میان اما هم تیمیهای زایان با هدایت ویلی گرین، بازیکن سابقشان که یک سرمربی سال اولی به شمار میرفت، توانستند کار بزرگی را انجام دهند و با شکست اسپرز و کلیپرز در «پلی-این»، سید هشتم غرب را بدست آورند و حریف نایب قهرمان فصل گذشته یعنی فینیکس سانز شوند.
انگیزه مثال زدنی پلیکانها، درخشش فوق العاده برندن اینگرام و سی جی مککالم و مصدومیت بد موقع دوین بوکر، باعث شد سری سانز-پلیکنز برای نیواورلنزیها درخشانتر و برای فینیکسیها دشوارتر از چیزی که تصور میکردند، رقم بخورد.
در پایان، شاگردان ویلی گرین به گرفتن دو بازی از صدرنشین کنفرانس غرب بسنده کردند و از گردونه رقابتها کنار رفتند.
هرچند عملکرد قابل قبول آنها در طول فصل، در «پلی-این» و در «پلیآف»، هواداران این تیم را بیش از پیش به آینده امیدوار میکند.
سرانجام به این شکل، دور اول پلی آفس به اتمام رسید.
در شرایطی که شگفتی چشمگیری در این مرحله رقم نخورد و هیچ تیمی نتوانست تیمی از سید بالاتر از خود را حذف کند و سیدهای یک تا چهار هر کنفرانس به مرحله دوم رسیدند. هیچ کدام از سریهای مرحله اول به بازی هفتم کشیده نشدند و حداکثر در بازی ششم
تکلیفشان روشن شد.
هرچند توجه به این موضوع که تنها یک تیم (بروکلین نتس) در این مرحله جارو شد، نشان دهنده جذابیت و نزدیک بودن بازیهای این مرحله بود.
از دیشب هم مسابقات مرحله دوم یا نیمه نهایی دو کنفرانس آغاز شده که دراین مرحله، گلدن استیت – ممفیس و فینیکس-دالاس نیمه نهایی کنفرانس غرب و میامی-فیلادلفیا و باستن-میلواکی نیمه نهایی کنفرانس شرق را برگزار میکنند.