در عصر تعیین کنندگی مدیران نابغه هستیم! معادلات در سطح اول بسکتبال جهان دیگر به سادگی گذشته نیستند و گذر زمان آنها را پیچیدهتر، مبهمتر و منشعبتر کرده است.
۳ ثانیه؛ بهنود رنجکش
باید بپذیریم دوران بسکتبال مینیمال دهه ۷۰ میلادی گذشته و وارد عصری کاملاً متفاوت شده ایم. عصری که در آن، سرنوشت دنیای توپ سرگردان بیش از آنکه بدست فرابشرهای ۷ فوتی با پیراهنهای آستین حلقهای و در میان صدای جیر جیر کف پوش چوبی سالنها شکل بگیرد و رقم بخورد، درون سلولهای خاکستری مغز مدیرانی با کت و شلوار و کراوات که قامت آنها به ۶ فوت هم نمیرسد و زمین بازی شان پشت میزشان است؛ اتود زده میشود.
فصل ۱۹-۲۰۱۸، قهرمانی تورنتو رپترز و جادوی «ماسای یوجیری» اجازه نمیدهد دستمان در دفاع از این گزاره خالی باشد! بله! هنوز فاعلی که توپ را داخل سبد میاندازد همان فرابشر مذکور است؛ اما معماری که به مجموعهای از بازیکنان، تحت عنوان یک تیم نظم میدهد برگ برنده بسکتبال این عصر است.
ساعاتی پیش معاملهای بین اوکلاهاما سیتی ثاندر و فینیکس سانز شکل گرفت؛ کلی اوبره، ریکی روبیو، تای جروم، جیلن لکیو و پیک راند اول درفت ۲۰۲۲ فینیکس سانز، در ازای کریس پال و عبدل نادر به اوکلاهاما منتقل شدند. تمام رسانهها برای انتشار این خبر از تصویر گارد کهنه کار لیگ-کریس پال- استفاده کردند؛ اما اگر رسانهای در اختیار من بود، تصویر مرد اول این انتقال یعنی «سم پرستی» مدیرکل ثاندر بر روی تمام خروجیها قرار میگرفت.
از شما دعوت میکنم با من به ۱۳ سال قبل برگردید؛ جایی که داستان جوانی ۳۱ ساله تحت عنوان بالاترین مقام اجرایی یک مجموعه بزرگ یعنی باشگاه «سیاتل سوپرسانیکس» آغاز شد. مجموعهای که یک سال بعد، متاثر از یک دهه مصائب و چالشهای گوناگون به شهر اوکلاهاما منتقل شد و برخی تغییرات کوچک و بزرگ در آن شکل گرفت اما شخصیت کلیدی داستان ما سر جای خود ماند. شخصیتی که سال ۲۰۰۱ مدیران سن آنتونیو اسپرز را برای درفت کردن «تونی پارکر» قانع کرده بود.
نبوغ و آینده نگری «پرستی» پس از گذشت کمتر از سه سال از ورودش به اوکلاهاما، تیمی را شکل داد که آن دسته از علاقه مندان NBA که به تازگی این مسابقات را دنبال میکنند، هرگز قادر به باور شکل گرفتن این تیم در ایستگاهی از تاریخ نخواهند بود. کوین دورنت، راسل وستبروک، جیمز هاردن و سرج ایباکا در یک بازه زمانی ۳ ساله توسط سم پرستی و همکارانش درفت شدند. تیمی که بعد از گذشت بیش از یک دهه از آغاز شکل گیریاش، اگر امروز بار دیگر شکل میگرفت معلوم نبود چه به سر لیگ میآورد!
باری که هرگز به منزل نرسید! فینال کنفرانس غرب سال ۲۰۱۲ مرتفعترین قلهای بود که توسط این سوپرتیم اعجاب انگیز فتح شد. اما سوپر تیم جا افتاده و با تجربهتر پادشاه-لبران جیمز-و یارانش در ساحل جنوبی آمریکا و شهر میامی، ستارگان جوان اوکلاهاما را تنبیه کرد و آنها را بیش از هر زمانی متوجه نقایصشان نمود.
با نیمه کاره ماندن رویای قهرمانی، بلند پروازیهای جیمز هاردن و محدودیتهای مالی ثاندر، یکی از اضلاع اصلی سوپر تیم از دست رفت. البته طی انتقالی که کوین مارتین، جرمی لمب، دو پیک راند یک و یک پیک راند دو درفت (که یکی از آنها تبدیل به استیون ادمز شد) را به اوکلاهاما فرستاد.
پرستی و اوکلاهاما برای تکمیل رویای قهرمانی شان با تکیه بر دورنت و وستبروک راههای مختلفی را آزمایش کردند اما موفقیتی حاصل نشد و رسیدن به فینال غرب و کسب عنوان MVP برای دورنت و وستبروک با پیراهن ثاندر، بزرگترین دستاوردی بود که پس از جدایی هاردن نصیب آبی پوشان اوکلاهاما شد. جدایی قریب الوقوع «کوین دورنت» که نمیخواست به سرنوشت کارل مالون، چارلز بارکلی، استیو نش، جان استاکتن و دیگر اسطورههای بیحلقه لیگ دچار شود، قابل پیش بینی بود. اما در هر حال، از دست دادن کوین دورنت میتواند در دفترچه خاطرات هر مدیری، به عنوان «تلخترین خاطره کاری» ثبت شود! اتفاقی که تاثیرات خود را به وضوح در تیم تحت مدیریت سم پرستی نشان داد؛ تبدیل شدن از تیمی مدعی به تیمی متوسط، اولین اتفاقی بود که در این تیم رخ داد.
و سپس، کلید خوردن پروژه نافرجام جبران فقدان دورنت با نقش آفرینی پال جرج و کارملو انتونی!
اما هایلایت دوران مدیریت سم پرستی دقیقا از این نقطه به بعد شروع شد! جایی که به وضوح نشان داد ماجرای تونی پارکر و درفت کردن دورنت، هاردن، وستبروک، ایباکا و… تصادفی نبوده. وستبروک طی بیش از یک دهه، امتحان خود را پس داده بود و نقایصش مشخص شده بودند؛ مهمتر از همه اینکه ثابت کرده بود بازیکنی نیست که یک تیم را حتی نزدیک به قهرمانی کند! پال جرج هم پس از ریکاوری از مصدومیت وحشت آور اردوی تیم ملی آمریکا، در هیچکدام از ابعاد بازی خود نتوانست حتی شبحی از پال جرج ایندیانا شود.
اینها یعنی دلایل کافی برای یک مدیر بلندپرواز، جسور و صد البته مدبر که دست به یک ماجراجویی بزرگ بزند…
ساده بگوییم؛ سم پرستی وستبروک و جرج را تبدیل به کریس پال، شی گیلجس الکسندر، دنیلو گالاناری و یک خروار پیک درفت_که ۷ پیک راند یک، بخشی از آن بود_ کرد!
فرم نه چندان جالب کریس پال در هیوستن و قرارداد ترسناکی که با راکتس بسته بود باعث شد اکثر کارشناسان این معامله را یک باخت بزرگ برای ثاندر به حساب بیاورند! بعلاوه اینکه همه منتظر «تنکینگ» اوکلاهاما با این تیم به ظاهر بیمهره بودند.
اما با آغاز فصل ۲۰-۲۰۱۹ تمام معادلات بر هم خورد؛ کسب عنوان پنجم در کشتارگاه کنفرانس غرب، احیای کریس پال ۳۴ ساله و تبدیل شدن مجددش به یک آل استار و از همه مهمتر شکوفا شدن جوانانی مثل گیلجس الکسندر و ظهور استعداد فوق العادهای مانند لوگنتس دورت…
اینها بخشی از دستاوردهای دوران پساوستبروک اوکلاهاما با مدیریت سم پرستی بودند! «بیلی داناوان» هم چهرهای که در تصویر، نگاه معنی دارش به پرستی قابل مشاهده است، توسط او کنار گذاشته شد تا در فصل پیش رو هیچ عنصر بازدارندهای از دوران گذار ثاندر باقی نمانده باشد.
حالا پس از مرور ۱۳ سال، باز میگردیم به عاملی که باعث شد از او بنویسیم؛ یعنی خبر معامله با فینیکس…
بسیاری از کارشناسان در اولین واکنشهایشان فینیکس را پیروز این معامله دانستند. اما آیا کریس پال همان کریس پال فصل پیش خواهد بود؟ آیا اوکلاهاما با انتقال تجربههای کریس پال از طریق بازی در کنار استعدادهای جوان این تیم، استفاده کافی را از وی نبرده (با پرداخت تنها یک سال از دستمزد او)؟ آیا کریس پال ارزش گذشتن از یک پیک راند یک درفت را داشت؟! قطعا بله اما قرار گرفتن ریکی روبیو و کلی اوبره در این معامله چه معنایی دارد؟
تنها معنای آن، نبوغ سم پرستی است! هر دوی آنها در صورت هماهنگ شدن با تیم اوکلاهاما که اکنون صاحب یک اتمسفر بسیار عالی و بیحاشیه است میتوانند بازدهی فنی فوق العادهای داشته باشند و در غیر این صورت هر کدامشان در بدبینانهترین حالت ممکن میتوانند یک پیک راند یک دیگر را برای پرستی و همکارانش به همراه بیاورند.
این یعنی قطار ثاندر در ریل درستی است و دوران وهم آور گذار از کوین دورنت و راسل وستبروک به لطف پیشاهنگ کاربلدی که سناریوهای نقل و انتقالاتی اوکلاهاما سیتی ثاندر را پیش میبرد و پشت تمام استراتژیهای این تیم قرار گرفته است، به بهترین شکل ممکن در حال سپری شدن است و هواداران این تیم میتوانند منتظر روزهایی بسیار درخشان باشند.