۳ ثانیه-فرشته سیفی ناجی؛ در دورانی زندگی میکنیم که مدیران رده بالای مملکت، یک روز صبح از خواب بیدار میشوند و ساعت کاری ادارات را شش صبح اعلام میکنند؛ چند هفته نگذشته، دوباره حکم به بازگشت ساعات کاری قبلی میدهند و در این میان زندگی میلیونها نفر تحت تاثیر قرار میگیرد. با این اوضاع، ایراد گرفتن از یک فدراسیون ورزشی شاید از سر دلخوشی به نظر برسد؛ اما در هر حوزهای باید تصمیمات ریز و درشت را زیر سؤال برد.
چند هفته قبل انتخاب آرش بهادرزاده به عنوان مدیر اجرایی تیم ملی بسکتبال سر و صدا کرد. بهادرزاده به عنوان «دوست حامد حدادی» در بسکتبال شناخته میشود. اگر او کمالات و سوابق دیگری دارد، حداقل ما اطلاعی نداریم.
موضوع اینجاست که حدادی در دورههای قبل، انتخاب مدیر و سرپرست تیم ملی را در شان این تیم نمیدانست و انتقادات زیادی داشت. بسیاری از انتقادات او هم به عنوان بزرگتر تیم ملی درست بود؛ اما حالا باید پرسید که آیا منظور او از انتقادات، انتخابی مثل رفیق خود بود؟ زمانی مدیریت و سرپرستی تیم ملی بسکتبال دست افرادی مثل رضا مشحون، حسن نوربخش و مهران سررشته بود و تصور ما هم این بود که حدادی چنین افرادی را مدنظر دارد.
حالا هم حامد حدادی میگوید: «آرش بهادرزاده رفیق من است و در چند سال اخیر همه کارهای من در اختیار اوست اما اصلا اطلاعی در خصوص انتخابش نداشتم. این تصمیم مسئولان بود و ما دخالتی نمیکنیم. رئیس فدراسیون مشاوره میگیرد اما تصمیم نهایی با خودش است. همه باید از تصمیمات حمایت کنیم و پشت تیم ملی بسکتبال باشیم.»
سوای اینکه بیاطلاعی از انتخاب رفیقی که همه کارهای آدم دست اوست، کمی دور از ذهن به نظر میرسد؛ حالا سؤال از فدراسیون این است که چرا مدیریت اجرایی تیم ملی (سمتی که قبلا با این عنوان نشنیده بودیم) به شخصی با صرفا سابقهٔ دوستی با یک بازیکن سپرده شده است؟
اولین بحث و مدیریت حاشیههادر سال مهم جام جهانی که سهمیهٔ المپیک هم آنجا به دست میآید، مدیریت بحرانهای تیم ملی اهمیت پیدا میکند. هواداران بسکتبال حتما درگیریها و مشکلات قبل از المپیک توکیو را به یاد دارند. اتفاقا همین دیروز شنیدیم که این هفته برخوردی در تمرین تیم ملی میان حامد حدادی و هاکان دمیر سرمربی تیم ملی پیش آمده است. حدادی که مشغول شوت زدن بوده، از یک تذکر هاکان ناراحت شده و تمرین را ترک کرده است. موضوع چندان بزرگ نبود و خوشبختانه حدادی دیروز در تمرینات تیم ملی حاضر بود.
فرض بگیریم که چنین اتفاقی هم نیفتاده و منابع خبری درست نگفتهاند؛ ولی بحث یا درگیری در تمرینات و اردوهای تیمهای ورزشی همیشه پیش میآید و نکته این است که در چنین مواقعی چطور باید موضوع را مدیریت کرد. اگر چنین مشکلاتی در ادامه به وجود بیاید، آیا رفیق چند سالهٔ حدادی، توانایی حل و فصل ماجرا را دارد یا به واسطهٔ همین رفاقت اوضاع را خرابتر میکند؟
حامد حدادی اسطورهٔ بسکتبال ایران است و از او انتظار داریم که از این بزرگی بهتر استفاده کند. به جای اینکه رفقای او را به عنوان آنالیزور تیم ب یا مدیر اجرایی تیم الف ببینیم، انتظار داریم که ستارهای با سابقهٔ بازی در بزرگترین لیگهای دنیا، جوری بزرگی کند که به چند پله جلو رفتن بسکتبال ما کمک کند. بسکتبالی که حالا از نظر فیبا بعد از تیم کیپ ورد در بین ۳۲ تیم جام جهانی، آخر است.
کاش یکی هم به ما بگوید که این کیپ ورد کجای دنیاست که حال و احوال بسکتبال ما با این داستانها انقدر به آنها نزدیک است؟
عکس از علیرضا زینلی