سرمربی تیم بسکتبال شهرداری گرگان تاکید میکند که انتشار مبالغ قرارداد اعضای تیم، خروجی خاصی ندارد؛ اما اگر این کار از جریانی داخل شهر گرگان بوده، باید از ابتدا جلوی آن گرفته شود.
به گزارش ۳ ثانیه؛ مصطفی هاشمی که در سال ۱۴۰۰ به عنوان سرمربی تیم ملی بسکتبال معرفی شده بود، دو فصل از لیگ برتر دور بود و امسال به عنوان سرمربی شهرداری گرگان معرفی شد. تیم شهرداری پیش از شروع فصل با حاشیههایی روبرو شد. هاشمی در مصاحبه با ۳ ثانیه درباره قبول سرمربیگری گرگان و حاشیههای پیش فصل صحبت کرد:
تیم شهرداری گرگان سه فصل قهرمان لیگ برتر ایران شده و پارسال در سوپرلیگ غرب آسیا نایب قهرمان شد. عدهای اعتقاد دارند که قبول مربیگری این تیم ریسک بود.
زندگی من تا به حال فقط ریسک بوده و اگر هزار ایراد هم داشته باشم، چیزی در من وجود دارد که خیلی ترس در کارهایم حاکم نیست. اگر از دور نگاه کنی، به نظر میرسد که این تیم سه بار قهرمان ایران شده، مربیان خوب و بزرگی داشته که برای آن زحمت کشیدهاند و با توجه به اینکه تیم پارسال از دور دوم غرب آسیا صعود نکرد، باید توقعات مردم برآورده شود. آن هم مردمی که واقعا با بسکتبال زندگی میکنند، این تماشاگران شاید حتی در سطح آسیا بینظیر باشند. این فضا، بار سنگینی ایجاد میکند که قهرمان شوی و به باشگاههای آسیا صعود کنی. خب من با این شرایط آشنا هستم و با پیش زمینهای قبول کردم. اینطور نبود که پیشنهاد گرگان سورپرایزم کند و دلم میخواست کاری را قبول کنم که در آن جاه طلبی باشد. با سابقهای که مجموعه شهرداری گرگان دارد، به طور اتوماتیک این جاه طلبی وجود داشت و من هم این فضا را دوست دارم. دروغ است که بگویم قبول این کار یک چالش نیست و مسیر فنی من را تحت تاثیر قرار نمیدهد؛ ولی گذشتن از این چالشهای فنی اولویتم است و امیدوارم که به موفقیت هم برسیم.
ترکیب بازیکنانی که سه فصل در تیم شهرداری گرگان به موفقیت رسیده بودند، به طور کامل تغییر کرد. این تغییرات نظر شما بود یا خود بازیکنان تمایلی به ماندن نداشتند؟
هر دو بود. برخی بازیکنان خودشان رفتند و شرایط برخی دیگر با تیم هماهنگ نبود. ما دیر شروع کردیم. صادقانه بگویم که به جز یک بازیکن، اگر همه بازیکنان دیگر بودند، آنها را جذب میکردم. خوشبختانه ما در مسیری قرار گرفتیم که شاید کمی هزینهٔ سنگینی داشت؛ اما تیم خوبی بسته شد. بازیکنان خوبی داریم که خیلی متعهد و بدون حاشیه هستند. حواس آنها به تمرین است، میدانند که کجا آمدهاند و سطح توقع چیست.
بازیکنی که نمیخواستید، نام میبرید؟(با خنده رد میکند)
مردم گرگان ارتباط خیلی خوبی با پری پتی داشتند. شما با ماندن پتی مخالف بودید؟شاید پتی گزینهٔ اول و دوم نبود؛ اما جزو گزینههای من بود. او در آن پروسهای که تصمیم میگرفتیم، جای دیگری قرارداد بست و به طور خودکار از بین گزینهها خارج شد. با توجه به اینکه فقط لیگ ایران را لحاظ نمیکردم و نگاهم به غرب آسیا و صعود به باشگاههای آسیا بود، بنابراین رویکردم نسبت به یارگیری و نوع بازی فراتر بود. براساس تجربهٔ چند ساله میدانم که با چه سطحی میتوان به موفقیت در آسیا رسید و دنبال بازیکنان با کیفیتتری بودم.
امسال حاشیههایی هم با انتشار قرارداد اعضای تیم به وجود آمد. برخورد شما چه بود؟به نظر اتفاق خاصی رخ نداده و همه قراردادها در فدراسیون ثبت شده است. حالا قراردادهای گرگان از فدراسیون یا هیئت بیرون آمده است. متاسفانه کار بسیار شرم آوری بود و در نهایت خروجی هم ندارد. قرارداد همه تیمها را ببینید، ما هم مثل همه. موضوع این است که اگر خدای نکرده این کار از خود مجموعه شهر باشد که وامصیبتا. اگر این جریان را در نطفه خفه نکنند، فردا چالشهای بیشتری درست میشود. از آنجایی که در گرگان همه عاشق بسکتبالند و بسکتبال را هم بلدند، بالاخره گروههای زیادی وجود دارد و هر کسی صاحب نظر است یا تعلقات خاصی دارد. اگر از نظر تعصب بپرسید، من باید نفر آخر باشم، چون اهل آنجا نیستم؛ ولی با قلب و روحم کار میکنم. دل مردم گرگان هم باید به طور کامل با تیم باشد، تیمِ جایی که زندگی میکنند و در آن بزرگ شدهاند. اگر احیانا سنگ اندازی شود، وامصیبتا. من هم یک دفعه چشم میبندم، دفعه دوم نه و برای موفقیت این تیم کوتاه نمیآیم. اگر کسی سنگ بیندازد، مطمئن باشد که سنگ را به سمت خودش میاندازم.
هواداران گرگان معمولا از اعضای تیم خود حمایت کرده و با توجه به اوج رقابتهای لیگ، برخوردهایی هم با اعضای تیمهای رقیب پیش میآید که قبلا برای شما هم در تیمهای مقابل گرگان پیش آمده بود. ظاهرا جلسهٔ آشتی کنان با لیدرها داشتید.وقتی سالها در تهران مربیگری میکنی، در فضای امن سالن آزادی با نهایتا ۵۰ تماشاگر قرار داری و توقعات فقط در سطح خود باشگاه است، این همه تعهد و فشار روانی وجود ندارد و نگاه متفاوت است. وقتی وارد این فضا (گرگان) میشوی، باید تعاملاتی با کسانی داشته باشی که میتوانند نقش تعیین کننده یا تخریب کننده داشته باشند، باید ایدههای خود را برای آنها مطرح کنی تا درکت کنند، چون قضاوت از دور خوب نیست و نمیتوان از کسی بدون شناخت، حمایت کرد. من سعی کردم که تماشاگران و لیدرهای گرگان، شناخت بهتری از خصوصیات رفتاری و تعهدم داشته باشند. به نظرم مسائل فنی هم در طول فصل نشان داده میشود. الان با تماشاگران و لیدرها دوست هستم و با هم صحبت میکنیم.
موضوعی که به حیطهٔ کاری شما هم مربوط نیست، بحث حمایت شهرداری گرگان از تیم زنان است. نظر شما چه بود؟اتفاقا از من هم در این باره سوال شد و نظر شخصی خود را درباره تیمداری بانوان به شکل دوستانه گفتم. حالا بینی و بین الله چیزی که در دلم بود، گفتهام و شاید نظر فنی من صائب باشد؛ اما تصمیم گیرنده افراد دیگری هستند.
قبل از اینکه درباره وضعیت کلی بسکتبال ایران سوال کنیم، نکتهٔ دیگری درباره گرگان هست؟من هر جا رفتهام، این را گفتهام که برد و باخت مال همه است، نه فقط بسکتبال، بلکه در همه ورزشها همینطور است و این درست نیست که فقط مربی و بازیکن را در نظر بگیرید. موفقیت به همه عوامل مربوط به تیم تعلق دارد و نمیشود که فقط در عروسی باشند و در عزا نباشند. اینجا هم مسئولان شهر گرگان، فرماندار، شهردار، اعضای شورای شهر و دیگران همه نهایت همکاری را تا به حال داشتهاند، امیدوارم این همکاری ادامه داشته باشد. نمیخواهم حرف کلیشهای بزنم و خودم را خیلی خوب و قدردان جلوه بدهم؛ ولی این مدت جناب شهردار و اعضای شورای شهر سنگ تمام گذاشتند و جلوی یک سری مشکلات را گرفتند. واقعا از آنها تشکر میکنم. من برای هر تیمی مربیگری کردهام، اول از همه گفتهام که امیدوارم خدا کمک کند تا آخر سال شرمنده نباشم.
شما همیشه به بعضی کلمات مثل جوانگرایی انتقاد داشتید. حالا بحث «تغییر نسل و پایان نسل طلایی» بیشتر از قبل مطرح میشود. نظرتان درباره شرایط فعلی بسکتبال و عملکرد تیم ملی چیست؟نسل قبلی تمام شد؛ اما به جز ایران و چین در کجای آسیا چنین استعدادهایی وجود دارد؟ همه میدانند که کسی با این عنوان «نسل طلایی» نمیتواند سر من کلاه بگذارد. من یک آدم فنی هستم. این حرفها یعنی چه؟ شما باید به دوران طلایی بسکتبال اشاره کنید. دورانی که از سال ۱۳۸۰ باشگاهها با پول آمدند، بازیکن خارجی آمد، بازیکنان وزنه زدند، مکمل وارد شد، مسافرت خارجی رفتیم و مربیانی آمدند که انضباط و تاکتیک را به بسکتبال ایران آوردند. به این ترتیب این بازیکنان رشد کردند.
خداوند یک حامد حدادی را با قد ۲۱۸ سانتیمتر به بسکتبال ایران هدیه داد که اگر او را به هر نسلی هدیه میدادند، همین نتایج به دست میآمد. صمد نیکخواه هم متفاوت بود و زحمت زیادی برای بسکتبال ایران کشید. قبل از آن ما همیشه در پست یک تا چهار بازیکنان درجه یکی داشتیم و حالا خدا خواست و بازیکن متفاوتی اضافه شد. حدادی که نمیتوانست تا ۶۰ سالگی بازی کند. حالا ایشان نیست، سبک بازی و بازیکنان دعوت شده چه میشود؟
(۳ ثانیه: صحبتهای دیگری هم در پایان این مصاحبه مطرح شد که در نهایت منتشر شدن آن به درخواست مصاحبه شونده به زمان دیگری موکول شد.)