۳ ثانیه - شهریار افشارها؛ وقتی حین بازدید وزیر ورزش از اردوی تیم ملی بسکتبال، کاپیتان تیم ملی (به نمایندگی از دیگر بازیکنان) با آن زبان بدن معذب از بین انبوه کمبودهای بسکتبال، درخواست حوالهٔ خودرو را مطرح کرد، حس پسر بچهای را داشتم که برادرش از از یکی از اقوام دور در خیابان تقاضای خرید ساندویچ کرده! همانقدر متعجب، شرمنده و مبهوت. بدتر اینکه فامیل دور با یک لبخند تلخ و بیاعتنا از این درخواست عبور کرد.
هرچند در کشوری که فوتبالیستهایش با قراردادهای چند ده میلیاردی از رانت حواله خودرو نمیگذرند اینگونه درخواستها از مسئولین چندان عجیب نیست؛ اما انگار هنوز ما شما را جور دیگری میبینیم. شما هنوز از بسیاری ورزشکاران این کشور برای پاداش شایستهتر هستید؛ اما واقعا ارزشش را داشت؟
کاری به وضعیت اقتصادی مردم و اینکه با وجود کمبود در مایحتاج روزانه با سیلی صورتشان را سرخ نگه میدارند ندارم. اینکه بعد از کسب ضعیفترین نتایج در جام جهانی و بعد از آن عدم موفقیت در بازیهای آسیایی چه جای دریافت پاداش است هم به کنار؛ فقط با کمی هوشیاری میشد فهمید آنهایی که این قولهای عجیب را داده بودند زیر بار فشار رسانهای از انجام آن فرار کردند، حالا کسی که اصلا همچین وعدهای نداده چطور ممکن است دست به اجرای آن بزند و خود را در دام درخواستهای هر روزهٔ ورزشکاران رشتههای مختلف بیاندازد؟
ماجرا برای من وقتی تلختر شد که متوجه شدم این «حواله» برای واردات «فراری» و «مازراتی» و امثالهم نبوده و فقط به خودروهایی که شرکتهای داخلی وارد کردهاند محدود میشده. طبیعتا مبلغ حاصل از آن با چیزی که فوتبالیستها اعتبارشان را با آن معامله کردند قابل قیاس نیست!
حالا که قرار بر بیاعتنایی به خواستهها بود کاش در این فرصت تصویر زیباتری از بسکتبال میساختید تا در رسانههای ورزشی به عنوان نمونههای کمتر شناخته شدهٔ ستارههای نه چندان محبوب فوتبال تبدیل نشوید.
کاش از کمبودهای حقیقی بسکتبال میگفتید، از سالنی که نیم قرن از عمرش گذشته و دیگر تاب وصله و پینه ندارد، از جایگاه پایین بسکتبال در رسانهٔ ملی که ما را از توجه دور کرده، از بیمهری شرکتهای دولتی که منتظر بهانه هستند تا از بین سیل هدررفت سرمایهٔ کشور، بودجهٔ بسکتبال را قطع کنند و سرنوشت تیمها یکی پس از دیگری انحلال و نابودی نباشد.
کاش حالا که رویهٔ وزرای مختلف بیتوجهی به خواستهٔ اساسی و اولیهٔ بسکتبال بوده مغرورانه سکوت میکردید تا ما علاوه بر تمام مشکلات بالا، طعم تلخ تحقیر را نچشیم.