مربی همیشه تصمیم گیرنده نهایی در هر تیمی است. این هم درست است که تیم ملی بسکتبال بدون ارسلان کاظمی توانسته به المپیک راه پیدا کند، ولی من به عنوان کسی که کم و بیش مسائل بسکتبال ایران را دنبال میکنم؛ هیچ وقت نفهمیدم چرا ارسلان کاظمی در تیم ملی نیست. کاش توضیحی در این مورد میدادند.
مربی اختیار تام دارد، شاید در سیستمی که بازی میکنند، ارسلان کارایی لازم را ندارد. خوب است بگویند که فلان ضعف را دارد و به این دلیل از او استفاده نمیکنیم. در این صورت بازیکن هم میتواند روی ضعفهای خود کار کند و بعد به تیم ملی برگردد. به هر حال بازیکنی در این سطح، همه افتخارش این است که در تیم ملی بازی کند. هر چقدر هم در رده باشگاهی موفق باشد، آن لذت حضور در تیم ملی را ندارد.
اگر شفاف میگفتند یا با خود ارسلان، خصوصی صحبت میکردند، شاید این بازیکن هم برایش حل میشد و میگفت مسئله تیم ملی برای من تمام شده است، با سرمربی تیم صحبت کردهام و جایی در تیم ندارم.
حالا این اتفاق نیفتاده است و باعث شده که خود ارسلان و جامعه بسکتبال تصور کنند که خصومت شخصی وجود دارد، چون ارسلان از نظر فنی، سطح بالایی دارد و در شرایط عادی جایش در تیم ملی است. ارسلان از نظر شخصیتی هم پسر خوب و آرامی است. خودخواه نیست و راحت میشود با او بازی کرد. ممکن است مشکل فنی باشد؛ اما حالا که حرفی در این باره نزدهاند، همه فکر میکنند که صد در صد کدورت و سوء تفاهمی وجود داشته است.
در نهایت به نظرم مدیریت مسئله درست نیست. اگر از همان ابتدا توضیح کوچکی میدادند، پرونده همان جا بسته میشد و حالا به جای بحث درباره ارسلان کاظمی به موضوعات بزرگتری مثل برنامه تدارکاتی تیم ملی تا المپیک میپرداختیم.
موضوع اضافه کردن بازیکنان دورگه یا متولد خارج از کشور به خیلی وقت پیش بر میگردد. ماجرا از ورود عرفان نساج پور، بنی کوچویی و یونس لاله زاده شروع شد. بازیکنانی پیدا میکردند و تبلیغ زیادی برای این بازیکنان میشد. بهترین مورد عرفان نساج پور بود که تا مراحل قبل از جام جهانی ۲۰۱۴ هم آمد و با توجه به آسیب دیدگی من و سجاد مشایخی در میان ۱۵ نفر نهایی قرار داشت.
به جز این، چنین بازیکنانی برتری خاصی نسبت به بازیکنان داخل ایران نداشتند. حداقل تا زمانی که من بازی میکردم، اینطور نبود که بازیکنی بسکتبال را در ایران یاد نگرفته باشد و خیلی بهتر از بازیکنان داخلی باشد.
من بازی این چند عزیز را از طریق تلویزیون دیدهام و قطعا بازی کردن کنار آنها، درک بهتری از نحوه عملکردشان میدهد. اگر این بازیکنان خیلی خوب باشند که مشکلی نیست به تیم ملی بیایند. اگر نه درست نیست، جای بازیکنی را که در ایران برایش هزینه کردهایم و رشد کرده است، به بازیکنان خارج از ایران بدهیم.
یک موضوع کلی درباره جوانگرایی وجود دارد. شما وقتی جوانگرایی میکنی که پشتوانه بزرگی برای تیم ملی داری. یک نفر را از تیم بیرون میگذاری، سه نفر داری که جایش را پر کنند. وقتی بازیکنان خوبی مثل صمد نیکخواه، حامد حدادی و مهدی کامرانی داری که از بازیکنان در پست خودشان بهترند؛ باید بازیکن جوانی را بیاوری که حداقل ۸۰ درصد این بازیکنان باشند تا آنها کنار بروند. جوان هم منظورم بازیکن ۲۲ ساله است.
اینطور نیست بازیکنی قد و فرم خوبی داشته باشد و به این دلیل صحبت از جایگزینی با ستارهها مطرح شود. بازیکن باید خودش را ثابت کند که به تیم ملی برسد. قاعدتا نمیشود ۱۵ تا ۲۰ سال بازی بین المللی حامد حدادی را مثل آمپول به یک جوان تزریق کرد. بازیکن جوان ابتدا باید خودش را نشان دهد، بعد به اردو بیاید و بازی درون تیمی کند. به تدریج در فضای بین المللی محک بخورد تا ببینیم که در فضای بین المللی جواب میدهد یا فقط در تمرین خوب است.
در کل این بحث جایگزینی معنی خاصی در حال حاضر نمیدهد، مخصوصا به این دلیل که پشتوانه قوی و خاصی نداریم.
مهم است که چطور پشتوانه سازی کرده باشیم. بازیکن از ردههای نوجوانان و جوانان چطور بالا بیاید. زمان قدیم هم نسل طلایی مثل صادق زاده، کسایی پور و خیلیهای دیگر بودند که دو نسل طول کشید تا عوض شدند و بازیکنانی مثل حامد حدادی و نسل ما آمدند.
بازیکنان پشتوانه به هر دلیلی خودشان را به آن سطح رساندند تا جایگزین شدند.
هر سال ۴۰ بازیکن را باید زیرنظر بگیریم، آرام آرام بالا بیاوریم، در باشگاهها و استان، بازیهای زیادی انجام دهند تا از ۱۰۰ بازیکن، دو نفر را پیدا کنیم. ما این کار را نکرده ایم. اردو برگزار کردهایم؛ اما هدفمند نبوده است که مثلا ۱۵ گارد رأس را زیرنظر داشته باشیم و در نهایت ۲ نفر را به تیم ملی بیاوریم.
چیزی که مشخص است، وقتی سیستم عوض میشود، طرز فکر هم تغییر میکند و هر مدیری تفکرات خودش را دارد. مشکل این است که باید سیستم هدفمندی داشته باشیم. این سیستم مثل قانون اساسی بسکتبال باشد و هر کسی آمد، چیزی که فکر میکند بهتر است، به عنوان لایحه به آن اضافه کند. نه اینکه همه چیز با تغییرات مدیریتی عوض شود.